باشگاه خبرنگاران پویا: اسرائیل با استفاده از فرصت پیش آمده و هرج و مرج حاکم بر کشور سوریه با نقض توافق 1974 به صورت زمینی وارد بخش هایی از خاک سوریه شده و در عملیات هوایی گسترده به نابودی زیرساخت های نظامی این کشور ادامه می دهد.
سوریه سال ها بود که جای خالی کشور های عقب نشسته عرب را در حمایت از مقاومت و فلسطین پر کرده و به قیمت از دست دادن خاک خود در این میدان حضور داشت.
تزلزل نظام حاکم سوریه از سال 2011 که اسرائیل آن را بهترین فرصت خود می دانست، کمک کرد تا در ده سال اخیر پازل تضعیف نظامی، امنیتی و اقتصادی سوریه توسط آمریکا و اسرائیل و مشارکت هم پیمانان منطقه ای آنها به بهترین نحو تکمیل شود.
رژیم صهیونیستی با استفاده از فرصت پیش آمده در غزه، جنایات خود در لبنان را آغاز کرد و با شکست طرح نابودی حزب الله اینبار نابودی همه جانبه سوریه را در جهت نابودی حزب الله و قطع شریان های آن در پیش گرفته است.
این حمله اسرائیل در سایه سکوت دولت های غربی و فاتحان جدید سوریه در حال انجام است.
اسرائیل خواهان دولت ضعیف در سوریه
به جرئت می توان نتانیاهو را شادترین فرد از سقوط بشار اسد دانست.
اگرچه که برخی تحلیلگران ظهور گروه های اسلام گرا در همسایگی سرزمین های اشغالی را دارای چالش هایی در آینده اسرائیل می دانند اما در کوتاه مدت و حتی میان مدت، سقوط اسد، خیال اسرائیل را از حضور ایران و حزب الله در سوریه و کمک رسانی از این مسیر به حزب الله راحت می کند.
اما آنچه که این صحبت را بیشتر قابل توجه قرار داد، اقدامات صهیونیست ها در روز های پس از سقوط اسد و سخنان نتانیاهو بود.
حمله زمینی ارتش اسرائیل به جنوب سوریه با سوءاستفاده از شرایط موجود ادامه دارد و طبق آخرین اخبار، اسرائیلیها تاکنون بیش از 300 هدف نظامی شامل دهها جنگنده، دهها سامانه موشکی زمین به هوا، مراکز تولید و انبار تسلیحات، مراکز تجمیع موشکهای زمین به زمین و کشتیها را مورد حمله هوایی قرار داده است.
یک منبع امنیتی رژیم بدون ذکر نامش به رادیو اسرائیل خبر داد این حملات یکی از بزرگترین حملات در تاریخ نیروی هوایی اسرائیل بوده است.
پیش از این شبکه 12 تلویزیون اسرائیل از برنامه تلآویو برای نابودکردن همه تجهیزات و امکانات ارتش سوریه خبر داده و اعلام کرده بود: «نیروی هوایی به طور گسترده و در سراسر سوریه درحال از بین بردن تجهیزات باقیمانده ارتش این کشور است. اکنون بهترین زمان برای نابودکردن همه توان و تجهیزات ارتش سوریه است تا به دست دیگران نیفتد. مهم نیست در آینده حکومت در دست چه کسی باشد».
نتانیاهو در پیامی که روز سه شنبه در شبکه X منتشر کرد نوشت: «اسرائیل میخواهد با رژیم جدید سوریه رابطه برقرار کند، اما در صورت تهدید دولت یهود، از حمله دریغ نخواهد کرد».
وی خطاب به دولتمردان آینده سوریه گفت: اگر اجازه دهید ایران دوباره در سوریه مستقر شود یا اجازه دهید سلاحهای ایرانی یا هر نوع سلاح دیگری به حزب الله لبنان منتقل و یا به ما حمله شود، قاطعانه پاسخ خواهیم داد و بهای سنگینی را تحمیل خواهیم کرد.
وی با هشدار و یادآوری سرنوشت حکومت اسد افزود: اسرائیل قصد مداخله در امور داخلی سوریه را ندارد، اما برای تامین امنیت خود هر کاری که لازم باشد انجام خواهد داد.
مصائب جولان و سکوت الجولانی
اسرائیل پس از سقوط اسد خیلی منتظر نماند و همانطور که پیش از هرگونه اقدامی از جانبه حزب الله نقض آشکار توافق صلح در لبنان را آغاز کرد، در سوریه نیز وارد مناطقی در جنوب این کشور به ویژه شهر قنیطره شده است.
این اقدام همزمان با آن صورت گرفت که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی فروپاشی توافق «انفصال» سوریه و رژیم صهیونیستی در سال 1974 در منطقه جولان را اعلام کرده است.
در همین راستا، رادیو ارتش رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد که کابینه این رژیم با اشغال منطقه جبل الشیخ سوریه و برپایی یک منطقه حائل در این منطقه موافقت کرده است.
رسانههای اسرائیلی نیز اذعان میکنند که از زمان آغاز حملات ارتش علیه سوریه پس از سقوط دمشق، لحظهای این حملات متوقف نشده است و 9 روستا در ریف جنوبی دمشق تحت تصرف اسرائیل درآمده است.
نتانیاهو در صحبت های خود ادعا کرد که بلندیهای جولان بخشی جداییناپذیر از اسرائیل خواهد ماند.
وی در بخش دیگری از سخنانش از دونالد ترامپ برای اینکه در سال 2019 در اقدامی غیر قانونی حاکمیت اسرائیل بر جولان را به رسمیت شناخت، قدردانی کرد، اقدامی که در تعارض با همه قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد است که جولان را یک سرزمین اشغال شده میداند.
بلندی های جولان در سال 1967 و در جریان جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل به اشغال رژیم صهیونیستی درآمد و با وجود قطعنامه های شورای امنیت و محکومیت این اقدام توسط سازمان ملل، مقامات اسرائیلی بار ها این بخش از خاک سوریه را جزئی از خاک سرزمین های اشغالی دانسته اند.
در 14 دسامبر 1981، کنست اسرائیل به اصطلاح "قانون جولان" را تصویب کرد، تصمیمی برای الحاق فلات اشغالی که بر اساس آن "قانون، قوه قضائیه و اداره اسرائیل بر جولان تحمیل شد."
اما شورای امنیت سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه شماره 497 خود در 17 دسامبر 1981 به سرعت به این اقدام واکنش نشان داد و در آن تأیید کرد که تصمیم اسرائیل برای الحاق جولان ، باطل و بی اعتبار است و هیچ اثر حقوقی در سطح بین المللی ندارد و از تل آویو خواست تا آن را لغو کند.
جمعیت بلندی های جولان اشغالی سوریه حدود 40 هزار نفر تخمین زده می شود که بیش از نیمی از آنها شهروند دروزی و بقیه شهرک نشینان اسرائیلی هستند.
نکته قابل توجه این است که تحریرالشام و سرکرده آن تاکنون موضعی نسبت به این حملات و اشغالگری ها نگرفته اند و الجولانی تنها در یک موضع کلی و عجیب اعلام کرد که مردم سوریه به خاطر سالها درگیری خسته هستند و این کشور شاهد جنگ دیگری نخواهد بود.
این مورد حتی تعجب رسانه های صهیونیست را درپی داشت و شبکه 12 اسرائیل در این باره نوشت: نحوه تعامل حاکمان جدید سوریه با اقدامات اسرائیل تعجبآور است، سکوتی محض حکمفرماست، آنها حتی یک کلمه درباره حملات سنگین و گسترده اسرائیل طی روزهای اخیر به زبان نیاوردند.
قرارداد 1974 چه بود؟
در سالیان اخیر مبنای خطوط میان اسرائیل و سوریه در جولان توافق 1974 بود.
توافقنامه جدایی نیروها بین سوریه و اسرائیل در 31 می 1974 در ژنو سوئیس، با حضور نمایندگان سازمان ملل متحد، اتحاد جماهیر شوروی (سابق) و ایالات متحده آمریکا امضا شد.
بر اساس این توافق، دو خط تقسیم اسرائیل (به رنگ آبی) و سوریه (به رنگ قرمز) با یک منطقه حائل بین آنها ایجاد شد.
در منطقه حائل، نیروهای سازمان ملل متحد، UNDOF، مسئول نظارت بر اجرای توافق هستند، مشروط بر اینکه این منطقه تحت حاکمیت سوریه باشد.
این توافق همچنین تصریح می کند که UNDOF آتش بس را حفظ خواهد کرد، از رعایت دقیق آن اطمینان می دهد و بر توافق و پروتکل ضمیمه آن در مورد مناطق جدایی و مرزبندی نظارت خواهد کرد.
به گفته وب سایت UNDOF، منطقه حائل بیش از 75 کیلومتر طول دارد و عرض آن از حدود 10 کیلومتر در مرکز تا 200 متر در منتهی الیه جنوب متغیر است.
این منطقه کوهستانی است و در شمال کوه هرمون در ارتفاع 2814 متری تسلط دارد.
رژیم صهیونیستی در پیشروی اخیر خود کوه هرمون، مرتفعترین کوه سوریه اشغال کرد و اکنون امکان هدف قرار دادن پایتخت سوریه، دمشق را با گلوله های توپخانه خود را دارد.
اسرائیل در روزهای اخیر از حرکت دادن نیروهای نظامی خود به سمت مرزها برای جلوگیری از رسیدن مخالفان سوری به آن خبر داد و «فروپاشی توافق» را با عقب نشینی ارتش سوریه از مواضع خود توجیه کرد.
نتانیاهو گفت: "ما در درجه اول برای محافظت از مرزهای خود کار می کنیم. توافقنامه جدایی زمانی از بین رفت که سربازان سوری مواضع خود را ترک کردند."
نتانیاهو در یک سخنرانی به زبان عبری گفت: «من به ارتش دستور دادم منطقه حائل و سایتهای مجاور آن را تصرف کند و اجازه نخواهیم داد هیچ نیروی متخاصمی در مرزهای ما قرار گیرد.»
ضربه سنگین به زیرساخت های نظامی
سوریه به دلیل هم پیمان بودن با شوروی ( پس از آن روسیه) یکی از مهم ترین کشور های جهان عرب در دوران جنگ سرد بود و از آموزش ها و تجهیزات پیشرفته روسی بهره می برد.
با وجود اینکه پس از فروپاشی شوروی و مرگ حافظ اسد این همکاری تضعیف شد اما همچنان تا سقوط بشار اسد ادامه یافت.
در سال های اخیر، رژیم صهیونیستی بارها مراکز نظامی-امنیتی سوریه را هدف قرار داد اما حملاتی که پس از سقوط اسد انجام گرفت در نوع خود بی سابقه بود.
وحشت صهیونیست ها از دستیابی هر دولتی در آینده به این تجهیزات موجب شد تا دست به بمباران گسترده پایگاه های نظامی، مراکز پدافندی، فرودگاه ها، بنادر و مراکز تحقیقات علمی-نظامی سوریه بزنند.
حملات اسرائیل بر سایتهای نظامی بزرگ در منطقه جنوبی و مجاورت دمشق متمرکز شد، زیرا این مناطق شامل گردانهای پدافند هوایی، سکوهای موشکهای کوتاه و میانبرد، مراکز تحقیقات علمی نظامی و انبارهای بزرگ مهمات و تسلیحات است.
به گفته منابع اسرائیلی، 350 جنگنده در حمله به مواضع سوریه از دمشق تا طرطوس، به عنوان بخشی از آنچه به عنوان "بزرگترین عملیات در تاریخ نیروی هوایی اسرائیل" توصیف شد، شرکت کردند .
یکی از بخش هایی که بسیار مورد هدف قرار گرفت، فرودگاه های نظامی و آشیانه جنگنده ها و بالگرد های نظامی ارتش سوریه بود.
نیروی هوایی سوریه که در سال 1948 تأسیس شد از لحاظ تاریخی جزء مهمی از قابلیتهای نظامی این کشور بوده است .
این نیرو در طول سالها ناوگان متنوعی از هواپیماها را که عمدتاً از اتحاد جماهیر شوروی و بعداً روسیه خریداری شده است را اداره میکرد.
وجود هواپیماهای جنگنده مانند میگ 21، میگ 23 و میگ 29،Su-22 و Su-24 که ستون فقرات عملیات هوایی سوریه را تشکیل می داد همواره از نگرانی های اسرائیل بود و تمام تلاش در حملات اخیر، نابودی این ظرفیت برای عدم استفاده در آینده بود.
بسیاری از هلیکوپترهای روسی مانند Mil Mi-17 و Mil Mi -8 و Mil Mi-24 به اضافه هلیکوپترهای فرانسوی SA-342 Gazelleکه نقش های متعددی از حمل و نقل تا مأموریت های حمله ایفا می کند و در طول جنگ داخلی سوریه بسیار مهم بودند نیز بخشی از بانک اهداف اسرائیل در حملات بودند.
سیستم های پدافندی سوریه نیز از این حملات مصون نماند و دارایی های ارزشمند دفاع هوایی همچون سامانه های Pantsir-S1،S-75 Dvina،S-125 Neva/Pechora و S-200 مورد حمله قرار گرفت.
نیروی دریایی سوریه و بندر لاذفیه شدید ترین حملات تاریخشان را تجربه کردند.
قایق های موشکی کلاس «اوسا» که به موشک های ضد کشتی مجهز شده و از اجزای مهم نیروی دریایی سوریه هستند مستقیم توسط جنگنده های اسرائیلی مورد هدف قرار گرفتند.
در مجموع بخ گفته منابع اسرائیلی تاکنون بیش از 250 نقطه از خاک سوریه از زمان سقوط اسد مورد حمله جنگنده های این رژیم قرار گرفته است.
نظم جدید
نتانیاهو تمام تلاش خودش را می کند تا زمان آغاز رسمی ریاست جمهوری ترامپ (ماه ژانویه/بهمن) نقشه خاورمیانه را براساس "طرح نظم نوین" خود به نفع اسرائیل تغییر دهد.
شکست استراتژی بازدارندگی ملی و تحقیر رژیم در عملیات طوفان الاقصی سران آن را واداشت تا به پی ریزی طرحی جدید برای تغییر روایت خود از شکست به پیروزی بپردازند.
حمله به غزه علی الرغم کشتار بی سابقه و ویرانی آن، به آزادسازی گروگان ها منجر نشد .
در لبنان هم عملیات پیجرها و ترور رهبران حزب الله و شهید سید حسن نصرالله، شکست مقاومت و نابودی ظرفیت این گروه را برای اسرائیل به ارمغان نیاورد چراکه حزب الله سنگین ترین حملات موشکی خود در طول جنگ را دقیقا دو شب مانده به آتش بس انجام داد که پیامی بر حفظ ظرفیت این گروه با وجود خسارت های سنگین بود.
اسرائیل از شرایط آشوب زده منطقه نهایت استفاده را برد و سقوط مشکوک اسد در سایه همکاری های پشت پرده کشور های مخالفش عرصه را برای توسعه طلبی اسرائیل در سوریه گشود.
نتانیاهو که به وضوح اقداماتش در استان های مرزی سوریه را در راستای طرح نظم نوین خود تعریف می کند، به دنبال محاصره حزب الله و اطمینان از تضعیف سوریه تا بلند مدت است.
وی از تضعیف دشمنان خود ، منافع تجاری-اقتصادی را نیز دنبال می کند و همانطور که در سخنرانی سازمان ملل خود تاکید کرد، با حذف حماس در غزه، مسیر ترانزیت و انتقال کالا میان آسیا و اروپا با عبور کشورهای همسو در خاورمیانه عملیاتی می شود.
این طرح مبتنی بر کریدوری زمینی-دریایی است که از کشور هایی که با اسرائیل عادی سازی کرده اند می گذرد و با رسیدن به هند امکان دسترسی به آب های آزاد را دارد.
اشاره نتانیاهو این بود که مسیر ترانزیت شرق و غرب جهان با عبور از کشورهای مرتبط با اسرائیل عملی خواهد شد.
با این وجود میراث به جا مانده از نظم نوین نتانیاهو در خاورمیانه تاکنون هرج و مرج و ایجاد یک مارپیچ خشونت بوده که ابهامات زیادی را برانگیخته است.
نامشخص بودن آینده اداره غزه، ترس از تکرار سناریو لیبی ( و حتی بدتر از آن) در سوریه، آتش بس شکننده حزب الله و وضعیت سایر کشور های منطقه که با ترس به تحولات نگاه می کنند بیش از نظم، هرج و مرج منطقه ای را محتمل تر می کند.
هرج و مرجی که آسیب های زیادی برای همه بازیگران حتی رژیم صهیونیستی دارد.
پایان پیام/