باشگاه خبرنگاران پویا: اظهارات جنجالی دونالد ترامپ پیرامون کوچاندن مردم غزه به مصرو اردن در دوران بازسازی، با مخالفت بسیاری از کشورهای جهان روبرو شد، اما فارغ از نتایج آن، انگیزههای ترامپ در این تصمیم دارای تنوع بوده که فهم گام های بعدی او در منطقه را پیچیدهتر می کند.
در میان سخنان و اقدامات ترامپ در خاورمیانه تاکنون چیزی شگفتآورتر از طرح خرید غزه و بیرونراندن دو میلیون فلسطینی از آن دیده نشده است.
در حالی ترامپ با صراحت از این برنامه صحبت میکند که هیچ کشوری با آن موافقت نکرده و تنها اسرائیل و آرژانتین واکنش مثبتی داشتهاند.
این برنامه به قدری غیرعملی و غیراخلافی است بسیاری از کشورهای عربی، از جمله متحدین نزدیک آمریکا مثل اردن و عربستان سعودی و همچنین کشورهای اروپایی شدیداً با آن مخالفت کردهاند.
انگیزه های ترامپ برای طرح تصاحب غزه
چندین علت را میتوان برای مطرحکردن چنین برنامهای درنظرگرفت؛ نخست، ترکیب کابینه دولت دوم ترامپ، برخلاف کابینه دو سال نخست دوره اول، اعضایی ندارد که بتواند جلوی چنین اقداماتی را بگیرد.
در دوره نخست کسانی همچون رکس تیلرسون (وزیر امور خارجه) یا هربرت مکمستر (مشاور امنیت ملی) تا حدی برای ترامپ مانع ایجاد میکردند؛ با این حال ترامپ از 2019 با جایگزینی چنین اعضایی با دست بازتری حقوق بینالملل را نقض کرد، نمونه این اقدامات بهرسمیتشناختن الحاق بلندیهای جولان به اسرائیل یا خروج یکجانبه از برجام بود
دوم، ترامپ تجربههای موفقی از دوره نخست برای انجام چنین کاری دارد. او در سال 2017 اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل پذیرفت و سپس سفارت آمریکا را به این شهر منتقل کرد.
مسئله دلایل شخص ترامپ نیز اهمیت دارد؛ تحلیلگران انگیزههای مختلفی را برای چنین کاری بر شمردهاند:
- پایاندادن دائمی به منازعه اسرائیل و فلسطینیان (برای کاهش درگیریهای آمریکا در منطقه)
- خصلت ذاتا معاملهگران
- حمایت ثروتمندان یهودی در انتخابات از ترامپ (همچون مریام ادلسون، همسر شلدون ادلسون)
واکنش ها: از مخالفت صریح تا سردرگمی
واکنش کشورها به این طرح تقریباً یکپارچه بوده است.
عربستان سعودی، مصر و اردن، صراحتا با این طرح مخالفت کردند؛ عربستان اعلام کرد که با وجود چنین طرحی نمیتواند روابط خود را با اسرائیل عادیسازی کند.
اتحادیه اروپا، اعلام کرد که تنها راهحل دو-دولتی و بازسازی غزه را میپذیرد و کی استارمر، نخستوزیر بریتانیا نیز بر همین موارد تأکید کرد.
آنتونیو تایانی، وزیرامور خارجه ایتالیا نیز جابجایی جمعیت غزه را دشوار دانست و بر راهحل دودولتی تأکید کرد و آنالِنا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان طی بیانیهای گفت که اخراج غیرنظامیان فلسطینی از غزه غیرقابل قبول و مغایر با قوانین بینالمللی است. در این میان ژاپن ابراز سردرگمی و آرژانتین ابراز امیدواری کرد.

چنین واکنشهای دو علت اصلی دارند:
نخست، علیرغم اینکه دولتها منافع ملی خود را به حقوق و هنجارهای بینالمللی ترجیح میدهند؛ با نقض فاحش آنها نیز مخالفت میکنند؛ زیرا حقوق بینالملل برای دولتها در تنظیم روابط میان خودشان کاربرد دارد. در صورتی که آمریکا به عنوان ابرقدرت نظام بینالملل چنین کاری کند، اساس هنجارهای بینالمللی مورد قبول پس از جنگ جهانی دوم آسیب میبیند.
دلیل دوم، افکار عمومی کشورهای غربی و عربی است. برنامه ترامپ برای غزه چیزی جز پاکسازی قومی نیست که از جنگ 1948 سابقه نداشته است. اگر رهبران عرب و غرب چنین طرحی را بپذیرند با واکنش و فشار از جانب افکار عمومی خود مواجه خواهند شد.
خطرات آینده طرح
افزون بر بعد هنجاری و اخلاقی، غیرعملیبودن طرح نیز مطرح است.
هرگونه تلاش برای خارجکردن مردم غزه با واکنش حماس و مردم مواجه خواهد شد و این میتواند آتش جنگ را دوباره شعلهور کند؛ همچنین 2 میلیون نفر رقم بسیار بالایی برای جابجایی از یک مکان به مکان دیگر است.
نگرانیهای امنیتی اردن و مصر نیز جدی هستند.
با توجه به اینکه نیروی نظامی حماس همچنان فعال است؛ جابجایی مردم غزه میتواند به معنای ورود آن به دو کشور مذکور باشد و آنها را دچار بحران امنیتی و جمعیتی بکند.
این موضوع در خصوص اردن جدیتر است؛ هماکنون اکثریت جمعیت اردن فلسطینیتبار است که این موضوع در جای خود برای رهبران اردن عامل نگرانی است، مخصوصاً که این کشور سابقه درگیری نظامی داخلی با سازمان آزادی بخش فلسطین را نیز دارد.
طرح ترامپ به نظم امنیتی مطلوب آمریکا در منطقه نیز آسیب میرساند.
کشتار اسرائیل در غزه به اندازه کافی عادیسازی روابط با اسرائیل را دشوار کرده و اگر ترامپ بخواهد بر طرح خود پافشاری کند، پروژه عادیسازی بیشتر به خطر میافتد؛ به همین دلیل عربستان سعودی در حال پیشنهاد طرح جایگزین با محوریت بازسازی غزه و اداره آن توسط تشکیلات خودگردان هستند.
براین اساس ترامپ احتمالاً از طرح خود عقبنشینی میکند، کما اینکه گفته است آن را تحمیل نمیکند.
پایان پیام/