باشگاه خبرنگاران پویا؛ در ماه های اخیر به واسطه افزایش نرخ ارز و بعد از استیضاح وزیر اقتصاد،به عنوان عامل اصلی افزایش نرخ ارز همواره این مسئله مطرح بوده است که آیا وزیر اقتصاد مسئولیت کنترل نرخ ارز را برعهده دارد یا رئیس کل بانک مرکزی ؟ اگر رئیس کل بانک مرکزی هم مسئولیت افزایش نرخ ارز را برعهده دارد، چرا رئیس کل بانک مرکزی استیضاح نشد؟ این یادداشت اختصاص به بررسی نقش بانک مرکزی و وزارت اقتصاد در حفط ارزش پول ملی دارد.
بانکهای مرکزی در کشورهای مختلف وظایف مختلفی را برای تحقق مأموریت خود و حفظ ثبات در نظام مالی انجام میدهد. وظایف خاص بانکهای مرکزی ممکن است در کشورهای مختلف متفاوت باشد، اما برخی از وظایف اصلی که معمولاً به بانکهای مرکزی نسبت داده میشوند، عبارتند از:
1. سیاست پولی: یکی از وظایف اصلی بانک مرکزی، تدوین و اجرای سیاست پولی است. این کار شامل مدیریت عرضه پول، نرخهای بهره و شرایط اعطای اعتبار در اقتصاد برای دستیابی به اهداف کلان اقتصادی مانند ثبات قیمتها، رشد اقتصادی پایدار و اشتغال کامل است. بانک مرکزی از ابزارهای مختلفی مانند عملیات بازار باز، سپرده قانونی بانکها، برای نیل به اهداف مختلف خود استفاده میکند.
2. انتشار و مدیریت پول ملی: بانکهای مرکزی اختیار انتشار و تنظیم پول کشور را دارند. آنها اطمینان حاصل میکنند که میزان مناسبی از اسکناس و سکه در گردش وجود دارد، یکپارچگی پول ملی را حفظ میکنند و ذخایر ارزی را مدیریت میکنند. بانکهای مرکزی نقش حیاتی در تضمین ثبات و اعتماد به پول ملی ایفا میکنند.
3. بانکداربانکها و دولت: بانکهای مرکزی به عنوان بانکدار بانکهای تجاری و دولت عمل میکنند. آنها خدمات بانکی به بانکهای تجاری ارائه میدهند، از جمله نگهداری حسابهای آنها، پردازش پرداختها و عمل کردن به عنوان وامدهنده نهایی در زمانهای بحران مالی. بانکهای مرکزی همچنین حسابهای دولت را مدیریت میکنند، حراجهای بدهی دولتی را برگزار میکنند و تراکنشهای دولت را تسهیل میکنند.
4. ثبات نظام مالی: بانکهای مرکزی نقش کلیدی در حفظ ثبات و سلامت نظام مالی دارند. آنها بر بانکها و سایر مؤسسات مالی نظارت و تنظیمگری میکنند تا از توان مالی، ثبات و رعایت مقررات احتیاطی اطمینان حاصل کنند. بانکهای مرکزی ریسکهای سیستماتیک را رصد میکنند، اقداماتی برای پیشگیری از بحرانهای مالی اجرا میکنند و در زمانهای بیثباتی مالی، به عنوان وامدهنده نهایی، از بانکها حمایت نقدینگی میکنند.
5. مدیریت ارز خارجی: بانکهای مرکزی ذخایر ارزی را مدیریت و تنظیم میکنند تا ثبات نرخ ارز را حفظ کرده و از تجارت و مبادلات مالی بینالمللی پشتیبانی کنند. بانک مرکزی در بازار ارز مداخله میکنند تا بر ارزش پول داخلی تأثیر بگذارند و هرگونه عدم تعادل یا اختلال را مدیریت کنند.
6. تحقیقات و تحلیل اقتصادی: بانکهای مرکزی تحقیقات اقتصادی انجام میدهند، دادهها را جمعآوری میکنند و شاخصهای اقتصادی را تحلیل میکنند تا وضعیت اقتصاد را درک کنند، روندها را زیر نظر بگیرند و تصمیمات سیاستی آگاهانه اتخاذ کنند.
آنها گزارشها، پیشبینیها و تحلیلهای اقتصادی را منتشر میکنند تا راهنماییهای لازم را در اختیار عموم، بازارهای مالی و سیاستگذاران قرار دهند.
7. نظارت بر سیستم پرداخت: بانکهای مرکزی بر سیستمهای پرداخت نظارت و تنظیمگری میکنند تا از کارایی، امنیت و قابلیت اطمینان آنها اطمینان حاصل کنند. آنها قوانین و استانداردهای سیستمهای پرداخت را تعیین و اجرا میکنند، پذیرش مکانیزمهای پرداخت ایمن و کارآمد را ترویج میدهند و عملکرد روان زیرساخت پرداخت را تسهیل میکنند.
نکته ای که در این میان وجود دارد و باید مورد توجه قرار بگیرد آن است که بانک مرکزی در دنیا وظایف و اختیارات مختلفی نیز دارد،که همانطور هم که اشاره شد در دنیا به نسبت قوانین کشور های مختلف نیز بانک مرکزی نقش و وظایف متفاوتی نیز دارد،در نتیجه در ایران هم بانک مرکزی وظایف و اختیارات مختلفی نیز دارد که در ادامه مورد اشاره قرار می گیرد.
وظایف بانک مرکزی در ایران
در ایران هم به مانند دیگر کشور های دنیا،بانک مرکزی در عرصه اقتصادی نقش بسیار مهمی دارد،بر اساس جدیدترین قانون پولی و بانکی کشور نیز که در سال 1402 به تصویب مجمع تشخیص مصلحت رسید و قانون پولی و بانکی کشور در سال 1351 نیز از جمه مهم ترین وظایف بانک مرکزی عبارتند از: تحکیم و حکمرانی پول ملی،مدیریت ذخایر طلا و ارز در کشور،مدیریت بازار طلا و ارز در کشور و مهم ترین هدف بانک مرکزی در ایران ثبات شاخص های اقتصاد کلان می باشد،اما نکته ای که در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد آن است که آیا بانک مرکزی در ایران از استقلال مناسب برای پیگری سیاست های مناسب برخوردار است یا خیر؟
استقلال بانک مرکزی
بعد از دهه 90 میلادی در بسیاری از کشور های صنعتی و توسعه یافته به واسطه این که دخالت دولت در سیستم بانکی مشکل ساز بود،و منجر به جبران کسری بودجه می شد عملا بانک های مرکزی در بسیاری از کشور های توسعه یافته نیز از دولت ها مستقل شدند.
به بیان ساده تر در این کشور ها با رفت و آمد دولت ها روسای بانک مرکزی و بدنه مدیریتی بانک مرکزی تغییری نمی کند و بانک های مرکزی،سیاست های مد نظر خود را دنبال می کنند و از طرف دیگر هم نیز دولت ها در این کشور ها نمی توانند کسری بودجه خود را از طریق منابع بانکی جبران کنند،در نتیجه بانک مرکزی عملا در این شرایط می تواند سیاست مد نظر خود را دنبال کند.
بدنه سیاستگذاری بانک مرکزی در این کشور ها با تغییر دولت ها تغییر نمی کنند و از طرف دیگری هم در این کشور ها دولت ها نمی توانند تمایلات خود را به بانک مرکزی القا کنند در نتیجه به واسطه این که بانک مرکزی می تواند سیاست های خود را به طور تمام و کمال اجرایی کند در نتجه مسئولیت حفظ، و ثبات و حکمرانی پول ملی را نیز برعهده دارد و هنگامی که ارزش پول ملی نیز کاهش پیدا می کند بدنه بانک مرکزی باید پاسخگو باشد.
استقلال بانک مرکزی در ایران
نکته ای که که باید مورد توجه قرار بگیرد،استقلال بانک مرکزی در ایران است،بانک مرکزی در ایران بر اساس قانون پولی و بانکی کشور که در سال 1402 تصویب شده است همچنان تا حد زیادی به دولت وابسته است،چرا که بر اساس قانون، رئیس این بانک توسط رئیس جمهور عزل و نصب می شود و همچنین دولت می تواند در شرایطی که دچار محدودیت منابع شد،از منابع بانکی استفاده کند،به بیان دیگر بانک مرکزی در ایران بر اساس شاخص های جهانی و مطالعات صورت گرفته وضعیت مناسبی ندارد، بر اساس این شاخص بندی، عدد ١ بیانگر استقلال کامل بانک مرکزی می باشد.
بر اساس بررسی های مختلف متوسط شاخص مزبور برای کشور های منطقه غرب آسیا ٠/47بوده اما در همان زمان شاخص استقلال سیاسی و اقتصادی بانک مرکزی ایران به ترتیب ٠/25و ٠/13به دست آمده که فاصله زیادی از متوسط منطقه داشته (مجددا اشاره می شود که در این شاخص بندی عدد ١ نمایانگر شاخص استقلال کامل بانک مرکزی است و عدد ٠ نشانه کاملا وابسته بودن بانک مرکزی به دولت است) که عملا بانک مرکزی ایران تا حد زیادی به دولت وابسته است و به نوعی مجبور است به خواسته های دولت تن دهد.
در این شرایط هنگامی که بانک مرکزی و دولت در اتخاذ یک سیاست اختلاف نظر داشته باشد، عملا بانک مرکزی مجبور است بر اساس خواسته دولت اقدام کند،در نتیجه به نظر می رسد بانک مرکزی در این شرایط صرفا مجری اوامر وزارت اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه است و نمیتواند به تنهایی سیاستهای مد نظر خود را پیش ببرد .
وزیر اقتصاد یا رئیس بانک مرکزی،اختیارات کدام یک بیشتر است؟
با توجه به نکات بیان شده به نظر می رسد مسئولیت حفط ارزش پول ملی را وزارت اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه بر عهده داشته باشد،چرا که در این دو مسئولیت مالی دولت را برعهده دارند و همانطور که گفته شد عملا دولت می تواند محدودیت منابع خود را با منابع بانکی جبران کند.
در این شرایط بانک مرکزی عملا نمی تواند خودمختارانه سیاست های معطوف به حفظ ارزش پول ملی را اجرا کند و وزارت اقتصاد و سازمان برنامه و بودجه در ابتدا باید هزینه های دولت را کنترل کند که مهم ترین بخش از یک سیاست تثبیت پول ملی است،اگر غیر از این سیاست پیاده سازی شود آنگاه به مانند گذشته نرخ ارز های خارجی افزایش می یابد،در گام دوم نیز بانک مرکزی با نظارت جدی بر عملکرد شبکه بانکی از افزایش نقدینگی جلوگیری کند.
به بیان دیگر سه ضلع مهم و تاثیر گذار بر حفظ ارزش پول ملی به ترتیب: اهمیت وزارت اقتصاد،سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی هستند،که نقش اصلی را وزارت اقتصاد برعهده دارد در نتیجه،وزیر اقتصاد باید پاسخگوی افزایش نرخ دلار باشد،چرا که این وزارت خانه جهت اصلی اقتصادی دولت را مشخص می کند و بانک مرکزی به دلایل ارائه شده نقش فرعی را دارد،در نتیجه استیضاح وزیر اقتصاد به جهت افزایش نرخ دلار بیش از آن که سیاسی و جناحی باشد اقدامی در راستای وظایف و اختیارات مجلس است وزیر اقتصاد به همان جهت که اختیارات زیادی دارد باید پاسخگوی اقدامات خود نیز باشد.
البته این به آن معنا نیست که رئیس کل بانک مرکزی نباید در حوزه قیمت ارز پاسخگو باشد،بلکه بدان معناست که با توجه به ساختار فعلی اقتصاد در ایران، وزیر اقتصاد نقش اصلی را در صحنه اقتصادی کشور را برعهده دارد، در نتیجه شائبه سیاسی بودن استیضاح همتی و استیضاح نکردن فرزین نمیتواند صحیح باشد،چرا که همانطور هم که اشاره شد میزان اختیارات این دو مقام قابل قیاس با یکدیگر نیست.
پایان پیام/