فوتبال ایران با وجود صرف هزینههای میلیاردی در جذب بازیکنان خارجی و داخلی، هنوز نتوانسته به جایگاه مطلوبی در عرصه بینالمللی برسد؛ در حالی که ورزش کشتی با مدیریت درست و تمرکز بر پرورش استعدادهای بومی، سالهاست افتخارات بزرگی برای کشور به ارمغان آورده است. آیا راز موفقیت کشتی در همین نگرش متفاوت به سرمایهگذاری و توجه به زیرساختها نهفته است؟
به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران پویا، فوتبال، که به عنوان یکی از پرهوادارترین رشتههای ورزشی در کشور شناخته میشود، هر ساله در رقابتهای بینالمللی که تیمهای ملی یا نمایندههای کشورمان در آن شرکت میکنند، انتظارات و توقعات زیادی را به دوش میکشد. فوتبال ایران در عرصه بینالمللی سالهاست که به افتخار بزرگی دست پیدا نکرده است. شاید آخرین افتخار فوتبال کشورمان، حضور پرسپولیس در فینال آسیا 2020 بود که آن هم با نایبقهرمانی همراه بود.
اما هر ساله، پیش از شروع فصل لیگ برتر، قراردادهای چند ده میلیاردی یا حتی چند صد میلیاردی، شوک بزرگی به افکار عمومی وارد میکند. قراردادهایی که شاید با هزینه آنها میشد بازیکنانی در سطح بینالمللی را هم وسوسه کرد. البته که جنس ورزش فوتبال در ناخودآگاه خود این هزینهها را تعریف میکند.
اما به شرطی که بتوان این هزینهها را در مقام مقایسه با ورزشهای دیگر هم قرار داد و این مبالغ بتواند جهشی در فوتبال ایران ایجاد کند. به طور مثال بسیاری از کارشناسان معتقدند اگر این هزینهها صرف تیمهای پایه، یا حداقل استعدادیابی در این رشته میشد الان شاید دیگر کاسه چه کنم چه کنم در دست نداشتیم که استعداد در فوتبال نیست یا کمیاب شده است و برای تغییر نسل فوتبال دست به دامان بازیکنان 28 ساله شویم که بازخوردی هم برای ما در طولانی مدت نداشته است. ضمن اینکه اگر به صورت درست هزینه در انتخاب استعداد و استعدادیابی و رشد آنها میشد، وضعیت ما حداقل در تیمهای امید و جوانان بسیار بهتر از شرایط امروز بود که حداقل در آرزوی حضور در المپیک نبودیم، دقیقا شبیه کاری که فدراسیون کشتی چند سالی است سرلوحه کار خود قرار داده است.
دیرزمانی نمیگذرد که در مورد کشتی هم این نکات بیان میشد، نبود استعداد و امکانات و توجیهاتی مشابه این سبد مدالهای کشور ما در کشتی به حداقل رسانده بود و افکار عمومی هم راضی به این تک مدالها یا جرقهها شده بودند.
سوال اصلی اینجاست که چرا کشتی با هزینهای بسیار کمتر نسبت به فوتبال، چنین موفق عمل کرده است؟ کشتی به عنوان ورزش اول کشور، سالهاست که در رقابتهای بینالمللی مختلف از جمله مسابقات آسیایی، جهانی و المپیک افتخارآفرینی میکند. اما هیچگاه خبری از قراردادهای میلیاردی یا پاداشهای عجیب و غریب برای کشتیگیران شنیده نشده است و شاید با اغماض می توان گفت، موفقیتهای کشتی گیران برد رسانهای هم نسبت به موفقیتهای فوتبال هم نداشته است.
اما در سالهای اخیر، فدراسیون کشتی به جای هزینههای گزاف، تمرکز خود را بر زیرساختها و پرورش استعدادها گذاشته است. کاری که از دوره ریاست رسول خادم آغاز و در دوره ریاست علیرضا دبیر بیش از پیش شکوفا شد.
علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی، در دوره خود افتخارات زیادی برای ایران به ارمغان آورد. او علاوه بر توجه ویژه به تیمهای پایه و حضور در تمرینات آنها، به تأمین زیرساختها و امکانات نیز اهمیت فراوانی داده است. به طوری که بزرگترین کمپ تیمهای ملی کشتی به نام شهید مصطفی صدرزاده با هزینه نزدیک به 30 میلیارد تومان که به مراتب کمتر از هزینه کردهای فوتبال است افتتاح شد که اتفاقا یکی از بزرگترین و مجهزترین کمپهای جهان است که در خبرها آمده بود که درخواستهای اردو از کشورهای خارجی هم برای این کمپ نوسازی شده به دست فدراسیون کشتی رسیده است که این خود یکی از راههای پولسازی است که می توان در همان ورزش هزینه شود، نکته جالب این است که این هزینه در فوتبال، شاید صرف هزینه یک بازیکن شود، اما در کشتی میتواند موجب پرورش نسلها و استعدادهای فراوانی شود.
سوال این است که آیا این راهکارها پولسازی و استعدادیابی تنها در کشتی وجود دارد و این استعدادها فقط در کشتی هستند؟
به طور مثال سالهاست که گفته میشود جویبار مهد کشتی ایران است و بسیاری از کشتیگیران و مدالآوران از مازندران و جویبار هستند. این تصور وجود داشت که استعدادها در کشتی فقط از این شهرها هستند. اما در سالهای اخیر، با مدیریت درست و توجه به استعدادها در سراسر کشور، شاهد درخشش جوانانی از شهرهایی مانند ایذه، شیراز و حتی تهران هستیم که برای کشور افتخارآفرینی میکنند.
در فوتبال اما شرایط متفاوت است از استعدادیابی عملا خبری نیست، بیشتر هزینهها صرف بازیکنان خارجی بیکیفیت میشود که نهایت کمک آنها، حضور در چند بازی و تاثیرگذاری روی یک گل یا پاس گل است؛ مانند وسام بن یدر، مهاجم با سابقه فرانسوی که حتی سابقه قهرمانی جهان را دارد. او در چند سال گذشته با حاشیههای زیادی همراه بود و با هزینه بسیار بالا به سپاهان آمد، اما حاصل نیمفصل حضورش در ایران، فقط 5 بازی و یک گل بود.
یا هزینههای چندین برابری برای بازیکنان داخلی پا به سن گذاشته، که اگر تنها یک دهم این مبلغ برای جوانان 17-18 ساله با استعداد صرف میشد، آنها میتوانستند چندین سال برای باشگاه یا تیم ملی بازی کنند و آینده را تضمین کنند. نمونه بارز آن رفتن بازیکنان ایرانی به اروپا و حضور استعدادهای ایرانی در تیمهای مطرح دنیا است که به نوعی افتخاری برای ورزش این کشور است اما اینکه چرا این کار و استعدادیابیها به صورت مقطعی یا گلخانهای انجام میشود خود جای سوال دارد. در سطح قاره هم میتوان موفقیتهای مقطعی پرسپولیس را در آسیا بررسی کرد کاری که برانکو ایوانکوویچ در پرسپولیس انجام داد؛ او با شناخت به فوتبال ایران و اعتماد به بازیکنان جوان داخلی، تیم را برای سالها از نظر بازیکن و کسب افتخار تضمین کرد.
اما مدیران امروزی فوتبال بیشتر به دنبال افتخارات مقطعی هستند و فقط تیمهایی کهکشانی میبندند تا قهرمانی آن فصل به نامشان ثبت شود. یا مسئولان و کادرفنی تیم ملی برای بالا بردن آمار بردهای خود در تیم ملی یه میدان میروند و به جای برنامهریزی برای پوستاندازی تیم و حضور قدرتمند در جام جهانی، به فکر بالا بردن آمار بازیکنان کهنهکار با شرکت در تورنمنتهای سطح پایین مانند کافا هستند.
با یک نگاه کلی میتوان دریافت که استعدادهای فراوانی در سراسر کشور وجود دارد که فقط کافی است مدیران ورزشی دلسوز با هزینه درست و فراهم کردن زیرساختهای لازم، به آنها اعتماد کرده و آنها را پرورش دهند.
انتهای پیام/