تیم ملی ایران پس از برد دو بر صفر مقابل تانزانیا در فیفا دی، همچنان با چالشهای تاکتیکی، ساختار دفاعی و انتخاب بازیکن روبروست. در شرایطی که تغییرات و جوانگرایی وعده داده شده، سردرگمی در سبک بازی و ضعفهای بنیادی، آینده این تیم را مبهم کرده است.
به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران پویا، تیم ملی ایران در بازی شب گذشته تانزانیا را با نتیجه دو بر صفر شکست داد؛ بردی که هرچند موقت، مرهمی بر زخمهای فوتبال ملی ماست. در چارچوب فیفا دی، با دو بازی ادامه دادیم که باخت تحمیلی مقابل روسیه و برد مقابل تیمی با رتبه 107 فیفا، حاصل کار ما بود. همچنان امیدواریم تغییرات بنیادینی در ابعاد مختلف بازی تیم ملی رخ دهد.
در این دو بازی، تیم ملی نشان داد هنوز از هماهنگی لازم و برنامهریزی منسجم در زمانهای مختلف بازی برخوردار نیست. ساختار دفاعی تیم همچنان مشکلدار است و انتخاب مدل بازی جای پرسش دارد. معیارهای انتخاب بازیکنان اردوها نیز تردیدهایی را ایجاد کرده است.
اگرچه برخی انتقادات به تیم ملی ممکن است ناشی از حب و بغض باشد، اما دلسوزان فوتبال با نقد منصفانه، نقاط ضعف را گوشزد کردهاند. امیر قلعهنویی از جوانگرایی صحبت میکند اما میانگین سنی نزدیک به 30 سال، در هیچ جای دنیا جوانگرایی محسوب نمیشود. هرچند لیگ برتر را می توان در این مورد مقصر دانست، اما کتمان این نکته کمی بی انصافی است که خود او پیش از سرمربیگری تیم ملی تا همنی دو فصل پیش در لیگ داخلی حضور داشت و هیچ فصلی بدون تیم نبود و نمیتواند کاملاً خود را از این نقد مبرا بداند.
واقعیت این است که روزهای دشوار تیم ملی از زمانی شروع شد که باخت مقابل قطر را با نمودار و آنالیز توجیه کردیم و برد مقابل ژاپن را بزرگتر از واقعیت دیدیم. این امر نشان داد مسیر سختی برای رسیدن به ایدهآلها داریم.
انتقاد کارشناسان روسی که ایران را توریست نامیدند و تاکتیک تیم را بازی اوت و ایستگاهی خواندند، نشاندهنده ضعفهای تاکتیکی است. البته باید در نظر داشت مربیگری تیم ملی با باشگاه متفاوت است و محدودیت زمان، کار کادر فنی را دشوار میکند. سرمربیان تیمهای ملی معمولاً در بازیهای دوستانه، لیستی از بازیکنان متناسب با ایدههای فوتبالی خود را آزمون میکنند تا برای تورنمنتهای بزرگ آماده شوند.
تیم قلعهنویی در شکل بازی سردرگم است؛ ترکیبی از بازی مدرن و سنتی که گاهی وقتی گره بازی باز نمیشود، روی بازی مستقیم و ارسالهای مکرر حساب میکند. سوال اساسی این است که تیم باید مشخص کند آیا بازی مستقیم را دنبال میکند یا سبک موقعیتمحور را یا به دنبال همان سبک سنتی فوتبال باشیم؟
با وجود افزایش تعداد تیمها در جام جهانی، کیفیت بازیهای بزرگ پایین نمیآید و رقبا با تمام توان حاضر خواهند بود. بنابراین پرسش مهم این است که تیمی با مشکلات ساختاری دفاعی در برابر ازبکستان، تاجیکستان، روسیه و تانزانیا، میتواند در مدت زمان کوتاه به سطحی برسد که برای جام جهانی آماده باشد؟
ترمیم ساختار دفاعی تنها به خط دفاع محدود نیست؛ همه بازیکنان باید مسئولیت دفاعی خود را انجام دهند، کلمات کلیشه ای مانند پرس از بالا، بلاک از میانه میدان و یا حتی دفاع در زمین خودی دقیقا با تعریف همین شرح وظایف شکل می گیرد. بدون تعارف نمیتوان تنها روی انگیزه در بازیهای بزرگ حساب کرد؛ نیاز به برنامهریزی دقیق و پلن اجرایی در زمین داریم، چه در حمله و چه در دفاع.
نیمه دوم بازی با تانزانیا نمایانگر توانایی تیم در حفظ نتیجه بود؛ تیم حریف با وجود تسلط نسبی، نتوانست تهدید جدی ایجاد کند. استفاده از استراتژی مناسب برای دفاع و حمله از اصول بدیهی فوتبال است. بسیاری از تیمها برای حفظ نتیجه، گردش توپ و مالکیت را در دستور کار قرار میدهند تا حریف فرصت بازیسازی نداشته باشد.
در نهایت، تیم ملی باید ابتدا تکلیف خود را با سبک بازی مشخص کند؛ حتی اگر بخواهد به سبک سنتی پایبند باشد، باید روی نقاط قوت فنی خود تمرکز کند تا دچار سردرگمی نشودنکته ای که به پیدا کردن هویت تیم ملی بیشتر از قبل کمک خواهد کرد.