باشگاه خبرنگاران پویا: در هفتههای اخیر حملات اسرائیل به مراکز مختلف سوریه با هدف ارعاب و ترور چهرههای مقاومت افزایش یافته است و در سایه سفر مقامات جمهوری اسلامی به این کشور، این پرسش مطرح شده است؛ ادامه وضعیت جنگ چهتأثیری بر سوریه دارد و علت ترس اسرائیل از نقشآفرینی این کشور چیست؟
با افزایش تنش در منطقه و استمرار جنگ در لبنان، حملات رژیم صهیونیستی به سوریه در هفتههای اخیر بهشکل معناداری افزایش پیدا کرده است.
این حملات که در سایه سفر نماینده جمهوری اسلامی، علی لاریجانی به سوریه انجام گرفت و چندی بعد مقر جهاد اسلامی در پایتخت این کشور را هدف قرار داد در تکمیل زنجیره تهدید ماههای اخیر اسرائیل نسبت به دولت سوریه با هدف دور کردن آن از جبهه مقاومت بود.
سوریه از زمان جنگ داخلی و درگیری با تروریسم بهشدت با بحرانهای جدی امنیتی ـ اقتصادی دست به گریبان بوده اما با وجود همه این مشکلات همچنان در زنجیره محور مقاومت نقش مؤثری داشته است و همین امر اسرائیل را در پی آن داشته است تا با حذف آن بهروشهای مختلف، فشار بر حزبالله را دوچندان کند.
ترافیک دیپلماتیک تهران ـ دمشق در هفته اخیر
سفر علی لاریجانی، مشاور رهبر معظم انقلاب اسلامی به دمشق و سپس بیروت یکی از مهمترین اخبار هفته اخیر بود که از چند حیث مورد توجه قرار گرفت.
فارغ از وزن و جایگاه فرستاده جمهوری اسلامی، این سفر با هدف تقویت سوریهای انجام گرفت که در ماههای اخیر علناً مورد تهدید صهیونیستها قرار گرفت.
در روز سفر لاریجانی، اسرائیلیها ساختمانی در نزدیکی محل اقامت وی را هدف قرار دادند تا بهنوعی پیام تهدید خود را به مقامات سوری برسانند.
این حملات که مقر جهاد اسلامی در محله المزه دمشق را هدف قرار داد، بهسبب نزدیکی آن به کاخ ریاستجمهوری پیام تهدید دیگری برای شخص بشار اسد بود.
چند روز پس از سفر لاریجانی، امیر نصیرزاده، وزیر دفاع جمهوری اسلامی نیز به دمشق رفت و با مقامات این کشور دیدار و گفتگو کرد.
دیروز نیز ناظم الدباغ، وزیر خارجه سوریه برای دیدار با رئیس جمهور و همتای ایرانیاش به تهران سفر کرد.
با توجه به جایگاه سوریه، مذاکرات و گفتگوهای دیپلماتیک میان ایران و سوریه در عالیترین سطوح درحال پیگیری است.

سیاست تضعیف پشتیبانی مقاومت
الف) 2018 ـ 2007: دخالت محدود و پشتیبانی معارضین
تجربه جنگ 2006 و ماجرای ارسال کورنتها به حزبالله کنار سایر کمکهای سیاسی، نظانی و اقتصادی سوریه به حزبالله در دوران جنگ موجب طراحی سیاست ویژه توسط اسرائیل برای فلج کردن سوریه شد.
کمکهای سوریه به مقاومت لبنان که بارها در سخنرانیهای شهید سیدحسن نصرالله به آن اشاره شده بود یکی از عوامل قدرت حزبالله در برابر دشمن در جنگ بود.
این روند با ترور مقامات سوری و هدف قرار دادن تأسیسات نظامی از سال 2007 بهصورت پراکنده آغاز شد و با آغاز ناآرامیهای سوریه از سال 2011 وارد فاز جدیدی شد.
تحولات سوریه که بهسمت خشونت و ظهور گروهای تکفیری مانند جبهه النصره و داعش پیش رفت، فرصت مناسبی برای تضعیف نظام سوریه و بهرهبرداری از این جنگ برای قطع ارتباط آن با مقاومت برای اسرائیل فراهم کرد.
راهبرد امنیتی اسرائیل در این مرحله، مبتنی بر«سیاست دخالت محدود» بود که بر واکنش به گلولهباران مراکز مرزی از سوریه به داخل اسرائیل، جلوگیری از ورود آوارگان فلسطینی و دروزی به داخل سرزمینهای اشغالی، بمباران کاروانهای تسلیحاتی ـ لجستیکی سوریه به لبنان و کمکهای مالی، تسلیحاتی و پزشکی مخفیانه به شورشیها در جنوب بود.
با تغییر موازنه نبرد بهنفع مقاومت و حضور و افزایش نفوذ متحدان بشار اسد، نیروهای ایران و حزبالله در سوریه، سیاستهای اسرائیل نیز تغییر کرد.

ب) 2018 ـ تاکنون: تمرکز بر کاهش نفوذ ایران و حزبالله
تغییرات عمدهای که در سالهای 2018 ـ 2015 در حوزه سیاستگذاری دفاعی ـ امنیتی اسرائیل اتفاق افتاد، نوع مواجهه آنها در سوریه را نیز مورد تغییر قرار داد.
در این دوره دکترین آیزنکوت، توسط رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل، ژنرال آیزنکوت منتشر شد که با بیان مأموریت ارتش اسرائیل و بررسی چالشهای امنیتی این رژیم، از ایران، حزبالله و حماس بهعنوان چالشهای اساسی این رژیم یاد میکرد.
همچنین استراتژی جنگ میان جنگها (مبام) در این دوره مورد توجه جدی قرار گرفت.
این استراتژی مبتنی بر جنگ با نیروهایی است که منافع اسرائیل را تهدید میکنند، بر این اساس دامنه حملات تا جایی است که طرفین به جنگ کشیده نشوند.
استراتژی "جنگ میان جنگها" بر این فرض استوار است که اسرائیل هر چند سال، یک درگیری قابل توجه و موقتی را با محور مقاومت اعم از حماس، حزبالله یا ایران تجربه میکند.
هدف این استراتژی به تأخیر انداختن هرچه بیشتر درگیری و تقویت موقعیت استراتژیک اسرائیل بهمنظور آماده شدن برای دور بعدی تنشها است.
با این حال، این استراتژی طی سالهای اخیر نتوانسته است به اهداف گسترده خود دست یابد، بهطوری که در هر دور از جنگها، موقعیت اسرائیل بیشتر از قبل فرسایش یافته است.
با وجود حملات پراکنده و بمباران مراکز وابسته به ایران و حزبالله در سوریه، این راهبرد به برتری راهبردی اسرائیل در برابر مقاومت منجر نشده و از زمان عملیات طوفان الاقصی این اقدامات بهشکل خشنتری دنبال شده است.
بهخلاف سالهای 2021 ـ 2018 که اقدامات اسرائیل بر آسیبهای لجستیکی و پرهیز از تلفاتگیری استوار بود، ترور مستشاران نظامی ایران در دو سال اخیر و حمله به کنسولگری ایران در دمشق و واکنش مستقیم ایران به این حملات، وضعیت را از جنگ محدود به خطر جنگ گسترده نزدیک کرد.
تنگناهای سوریه در سایه جنگ و تحریم
الف) چالشهای سیاسی ـ امنیتی
روند بازگشت بشار اسد و سوریه به جهان عرب از دو سال گذشته آغاز شده که منجر به بازگشایی سفارتخانههای کشورهایی مانند عربستان، امارات متحده عربی و تونس در دمشق شده است،
همچنین حضور و بازگشت سوریه به اتحادیه عرب پس از 12 سال از نقاط عطف این روند است.
آرون لوند تحلیلگر امور خاورمیانه و یکی از کارشناسان موسسه Century International معتقد است که بازگشت سوریه به اتحادیه عرب، یک دستاورد و پیروزی بزرگ برای دولت سوریه است.
او در ادامه گفته است: «سوریه در حال ادغام مجدد در منطقه و همکاری با کشورها است، حالا دیگر سران عرب اطمینان دارند که باید با دمشق همکاری کنند، پس قبول کنیم که این یک پیروزی سیاسی برای دولت دمشق است».
بخشی از این روند در راستای جلب حمایتهای اقتصادی کشورهای عربی برای بازسازی سوریه است و این کشورها نیز بهدلیل انگیزههای اقتصادی و تلاش برای کاهش نفوذ ایران نسبت به چنین مداخلهای بیعلاقه نیستند.
با وجود این، برقراری روابط بهمعنی عادیسازی نیست و برای تحقق این امر مسیر زیادی باید پیموده شود.

روابط قطر و ترکیه، دو کشور حامی معارضین بشار اسد در دوران جنگ، هنوز عادیسازی نشده است.
با وجود تلاشهای ایران و روسیه برای میانجیگری میان ترکیه و سوریه، بهدلیل حضور نظامی ترکیه در نوار شمالی سوریه بهبهانه برخورد با حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک.)، روابط دو کشور همچنان تنشآمیز است و سوریه این نظامیان را اشغالگر و حضور آنها را غیرقانونی میداند،
همچنین سوریه از عدم اعمال حاکمیت در تمامی کشور نیز رنج میبرد، 21 درصد خاک سوریه و بخشهای شرقی این کشور که شامل منابع نفت و گاز میشود در اختیار گروه نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) است که بهپشتوانه حمایت ائتلاف بینالمللی و آمریکا در این منطقه حضور دارند.
حضور آمریکاییها در شرق فرات و منطقه التنف (مرز سوریه و اردن) نیز یکی از چالشهای سوریه است که اعمال حاکمیت این کشور را به خطر میاندازد،
بخش دیگر، حضور معارضین سوری در استان ادلب است که از سال 2016 با حمایت ترکیه در این استان یک دولت مستقل از دولت مرکزی را بنیان گذاشتهاند،
دولت سوریه بارها اعلام کرده که بهدنبال آزادسازی این استان و بازگشتش به خاک سوریه است اما مداخله ترکیه در این منطقه و منافع روسها موجب پیچیدگی این موضوع شده است.
استان دروزینشین سویدا که شهر درعا در آن قرار دارد نیز از ابتدای بحران سوریه دچار آشوب شد و امروز نیز در سایه جنگ غزه و لبنان، با تحریک اسرائیل اقدامات ضدحکومتی در این استان موجب نگرانی مقامات حکومتی شده است،
این اقداماتی که در پوشش تظاهرات حقوقبشری و ضددولتی ادامه یافته مورد حمایت آمریکا و اسرائیل است زیرا این منطقه از 2011 تاکنون یکی از پاشنه آشیلهای حکومت سوریه بوده است.
ب) مشکلات اقتصادی
جنگ سوریه آسیبهای اقتصادی بالایی برای این کشور بههمراه داشته است که تا زمان طولانی هزینه زیادی را برای بازسازی به خود اختصاص میدهد.
نابودی زیرساختهای اقتصادی این کشور و استهلاک سالانه زیرساختهای باقیمانده در سایه تحریمها موجب افزایش بودجه سالیانه بازسازی نیز شده است.
ناظران سیاسی معتقدند جنگ و تخریب مرتبط با صنعت، بحران اقتصادی در همسایه لبنان (که باعث سقوط بزرگترین ارز سوریه در سال 2019 شد)، فساد گسترده و سوءمدیریت، تحریمهای غربی، عواقب زلزله فوریه 2023، مجموعه عواملی هستند که به وخامت وضعیت اقتصادی سوریه کمک کردند.
وخامت شرایط اقتصادی درحالی است که مناطق غنی از نفت در شمال غربی سوریه نیز خارج از کنترل دولت باقی مانده است و مهاجرت کارگران ماهر از این کشور عملکرد اقتصادی آن را با ضعف جدی مواجه کرده است، همه اینها به کاهش ارزش پول کمک کرده است تا اقتصاد سوریه بیش از هر زمانی به محرک نیاز داشته باشد.

حسین ارنوس، نخستوزیر سوریه، در سخنرانی در مجلس این کشور در مورد تحولات اقتصادی گفته بود: "سختترین مشکل اقتصادی که ما با آن مواجه هستیم، چگونگی مدیریت شکاف بین منابع محدود و نیازهای نامحدود است."
وی افزود: "هنگامی که دولت قصد دارد نرخ ارز را کنترل کند و نقدینگی را در بازارها محدود کند تا قدرت پول ملی را حفظ کند و سطح عمومی قیمتها را در کشور حفظ کند، این رویکرد با انقباض فعالیت اقتصادی و محدودیت بخش تجاری همراه خواهد بود."
درحالی که سوریه با مشکلات مالی خود در داخل درگیر است، روسیه در اوکراین متأثر از تحریمهای غربی قرار گرفته است و ایران نیز بهدلیل تحریمها دچار مشکلاتی در زمینه سرمایهگذاری در سوریه است، ازاینرو بشار اسد تلاش میکند بیش از هر زمانی بر متحدان عربی خود حساب باز کند و از آنها برای سرمایهگذاری در سوریه کمک بخواهد.
نتیجهگیری
با توجه به استمرار درگیریها در غزه و لبنان، اسرائیل برای رسیدن به نتیجه مطلوب خود و داشتن دستبالا در مذاکرات آتشبس بهدنبال تضعیف حزبالله خواهد بود و ازاینرو به وارد کردن فشارهای خود بر سوریه از طریق مختلف ادامه خواهد داد.
تلاش نتانیاهو این است که با بهرهبرداری سیاسی از روی کار آمدن ترامپ، طرح خود مبنی بر تغییر نظم منطقه را محقق کند و سوریه بهعنوان یکی از پایههای اصلی مقاومت، از مهمترین موانع اجرای این طرح است.
همانطور که اشاره شد سوریه با مشکلات اقتصادی ت سیاسی پیچیدهای درگیر است و چشمانداز مشخصی از آینده تحولات این کشور در دسترس نیست.
حفظ سوریه و تقویت آن، با توجه به سفرهای اخیر دوجانبه در دستور کار جمهوری اسلامی است و ادامه روند جنگ در لبنان بر سوریه تأثیر مستقیم خواهد داشت و جهتگیریهای آینده آن را مشخص خواهد کرد.
پایان پیام/+