باشگاه خبرنگاران پویا: سعید سهیلی کارگردان «گشت ارشاد» در برنامه برمودا در گفتگو با کامران نجفزاده، توضیح داد که ماجرای عکسی که با احمدینژاد دارد، چیست؟
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، سعید سهیلی،کارگردان سینما، که مهمان کامران نجفزاده در برنامه «برمودا» بود، در ابتدا از حضور در این برنامه ابراز خرسندی کرد و گفت: با دیدن یکی از برنامههای شما شوکه شدم. با مردی در برنامه شما روبرو شدم که میخواهم از این دوربین به او سلام بگویم. آقای بهزاد فراهانی سلام. آقا شما خیلی بزرگید. من خریدار سبیل و قد و قواره شما هستم. پشت آن نگاه شما مملو از رنج و بغض است اما میدانم که شما ایران را با تمام گوشت و پوست و استخوانتان دوست دارید و ما به شما افتخار میکنیم و به هر ایرانی که به ایرانی بودنش افتخار کند مباهات میکنیم. من در مقابل بهزاد فراهانی و بهزادهای فراهانی که در ایران ماندند و ایران را در قلبشان نگه داشتند و همچنان قلبشان برای ایران میتپد زانو میزنم و کلاه از سر برمیدارم. آقای فراهانی دوستتان داریم.
وی همچنین به کامران نجفزاده گفت: رحمت بر شیری که شما خوردید. هزاران دلیل میتوانم بگویم اما فقط به یک دلیل و آن هم دعوت از آقای فراهانی. من به شما تبریک میگویم. خیلیها را میشود دعوت کرد و شما ریسک و بزرگی کردید و من به شما درود میفرستم.
سهیلی در پاسخ به اینکه آیا تا به حال خودش یا اطرافیانش را گشت ارشاد گرفته، جواب منفی داد.
کارگردان «گشت ارشاد» درباره اینکه کدام یک از 4 فرزندش از همه جسورتر است، به دخترش سارا اشاره کرد که یک بار از دانشگاه او در شهرک غرب تا قلعه حسن خان، با آزرا دنبالش رفته اما به او نرسیده!
ماجرای عکس آقای کارگردان با احمدینژاد چه بود؟
کارگردان «گشت ارشاد» درباره عکسی که با احمدینژاد دارد، گفت: آقای پورعرب زمانی که بیمار بود به من زنگ زد که سریع به خانهام بیا. با موتور به خانهاش رفتم و گفت قرار است از نهاد ریاست جمهوری برای عیادت بیایند، من بلد نیستم با آنها صحبت کنم. تو اینجا باش و کمک کن. برادر خدابیامرزش بود و مادرش هم شروع کرد کتلت درست کند. ما هم خانه را تمیز کردیم و منتظر شدیم. دیدیم خود احمدینژاد آمد. آخر کار که میخواستند عکس بگیرند من جلو نرفتم، احمدینژاد دلخور شد و گفت چرا برای عکس نمیایستی؟ من هم رفتم و عکس گرفتم. جالب اینکه تمام مدتی که آقای احمدینژاد در خانهشان بود، پدر خدابیامرز ابوالفضل در اتاق کناری نشسته بود و چون گوشش سنگین است، با صدای زیاد داشت سریال میدید.

خیلی تلاش کردم شادمهر نرود
سعید سهیلی کارگردان «شب برهنه» درباره شادمهر عقیلی هم گفت: در فرودگاه زنگ زد و گفت دارم میروم، خداحافظ. اگر تهران بودم شاید فرودگاه به دیدنش میرفتم. من و خیلیها تلاش کردیم او نرود.
سهیلی در پاسخ به اینکه چرا بازیگران فیلمهایش مهاجرت میکنند، گفت: از هر فیلمی که ساختهام یکی دو نفر از بازیگرانش دیگر ایران نیستند. یادم است یک کشتیگیر به من گفت میشود در فیلمتان یک سکانس بازی کنم؟ گفتم چرا؟ جواب داد به من گفتهاند هرکس در فیلم شما بازی کند به خارج از کشور میرود! حداقل 10، 15 نفر از بازیگران من رفتهاند. این مهم نیست که چه کسی رفته، مهم این است که چرا رفته؟ چکار باید کنیم که نروند این گربه مال همه ماست.
وقتی فهمیدم سینا فامیلیاش را عوض کرده خشمگین شدم
وی در پاسخ به اینکه وقتی سینا فامیلیاش را عوض کرد، چه حالی داشتید، گفت: تا وقتی نگفت فامیلیاش را چه گذاشته خشمگین و عصبی بودم. مگر سهیلی چهاش هست؟ چرا او باید از زیر چتر خاندان سهیلی خارج میشد؟ ولی وقتی گفت فامیلیاش را مهراد گذاشته به دلیل ارادت بیاندازهام به فرهاد مهراد از پنجم دبستان به این خواننده که حافظه ملت ایران صدای او را فراموش نخواهد کرد، انگار سطل آب سردی روی سرم ریخته شد و با خودم گفتم یک نفر یاد فرهاد مهراد را تا حدودی زنده نگه میدارد.
این کارگردان ادامه داد: شاید او فکر کرده بعد از سعید و ساعد سهیلی، شاید حضورش خوشایند مردم و اهالی سینما نباشد و سعید سهیلی و ساعد سهیلی برای سینما کافی است.
سهیلی در پاسخ به این فرضیه نجفزاده که اگر ما 800 کارگردان داشته باشیم و هر کدام دو فرزندشان را وارد سینما کنند، دیگر جایی برای بازیگران دیگر وجود ندارد، تصریح کرد: خیلی حرف درستی است. حق همه فرزندان کارگردانها این است که در اولویت ورود به سینما قرار بگیرند، چون همه زندگیشان از کودکی با سینما گره خورده است و از وقتی چشم باز کردهاند پدرانشان را پشت یا جلوی دوربین دیدهاند. در رشتههای دیگر هم همینطور است، مثلاً در رشته خطاطی، امیرخانیها که نسل اندر نسل خطاط هستند یا آقایان ایرج و شجریان که فرزندانشان هم خواننده شدهاند. این موضوع خیلی طبیعی است اما اگر همه کارگردانها بخواهند فرزندانشان را وارد سینما کنند، ظرفیت سینما پر میشود، بعضیها هم وارد شدهاند و موفق نبودهاند.

آزیتا حاجیان دردانهای در سینما است
وی ادامه داد: دختران آقای شریفینیا را در نظر بگیرید، آیا آنها زیر چتر پدرشان یا خانم آزیتا حاجیان ماندهاند؟ به نظر من نه. البته حتی اگر زیر چتر مادرشان میماندند هم افتخاری است و خانم حاجیان دردانهای در سینما است، او خیلی بزرگ است و بازیهای درخشان او فراموش نمیشود. بازی او در «ربان قرمز» حاتمیکیا را به یاد بیاورید.
با یک عکس عاشق شدم
کارگردان «پول و پارتی» درباره آشنایی با همسرش به اینکه ابتدا عاشق عکس او شده، اشاره کرد و گفت: با دیدن عکس او روی کارت کتابخانه در یک نگاه عاشق شدم و بعدها فهمیدم او خواهر صمیمیترین رفیقم است.
سهیلی با بیان اینکه به یاد ندارد خودش سراغ سوژهها رفته باشد و سوژهها در خواب، آشنایی با یک فرد یا دیدن یک عکس به سراغش میآیند، ساخت فیلم «کلاشینکف» را با همین شیوه معرفی کرد.
وی افزود: برایم مهم است یک فیلم جان داشته باشد، رنگهای گردنش را ببینی و خون داشته باشد که با مخاطب هم ارتباط برقرار کند.
کارگردان «ژن خوک» یادآور شد: هر هنرمندی زمانی نابود میشود که از بطن جامعه فاصله بگیرد. نباید از کنار مردم به راحتی گذاشت. دیگران همه چیز را لانگ شات میبینند، ما مجبوریم همه چیز را کلوز و با جزئیات ببینیم.
چرا پرخاشگر شدهایم؟
سهیلی دو قطبیها را عامل رنجش خود دانست و گفت: همیشه میخواهیم حرف بزنیم، چرا اهل مکث کردن نیستیم؟ چرا پرخاشگر شدهایم؟ چرا سکوت نمیکنیم؟ فقط منتظر جواب دادن هستیم. چرا رانندهها در خیابانها و همسایهها در ساختمان با هم درگیر میشوند؟ این جامعه ایرانی نیست. ارزشها فراموش شدهاند. تملق عامل رشد آدمها شده است. باید تملقگویی را از مملکت ور انداخت. بهترین نردبان برای پیشرفت تملقگویی شده است!
کارگردان «مردی شبیه باران» درباره اولین فیلمش که با حضور ابوالفضل پورعرب ساخته گفت: در زندان کار میکردیم و به یک زندانی که نقش اسیر را بازی میکردم گفتم پاهایت بو میدهد، جواب داد دهنت بو میدهد! عوامل گفتند به کارگردان توهین کرده، او را بزنیم، او گفت اگر کارگردانی برای خودت هستم، من هم زندانیام و نباید در جمع به من بگویی پاهایت بو میدهد. من هم رفتم و پایش را بوسیدم. این سیلی خدا به من بود تا مغرور نشوم.
او که زمانی در جبهه از فرماندهان گردان بوده، خاطرهای از زمان جنگ و شهادت همرزمانش تعریف کرد. زمانی که وقتی از جبهه برمیگشته سر تمرین تئاتر میرفته است.
وی ادامه داد: من در کربلای 1، یک دوربین داشتم و دیرتر به صحنه رسیدم. لعنت بر منافقین و نفاق. آنها عملیات را لو داده بودند و وقتی رسیدم پیکر رزمندگان روی زمین بود و من هم مشغول گرفتن عکس شدم. یک نفر از من پرسید چرا عکس میگیری؟ این صحنههای فجیع روحیهها را پایین میآورد. بعد هم دوربینم را به زمین زد و شکاند.

آقای پزشکیان ادا در نمیآورد
سهیلی درباره این گفتهاش که آقای پزشکیان آرتیست است، توضیح داد: نوع حرکات او همگی به حرکات آرتیستها میماند. او ادا در نمیآورد.
او در پاسخ به اینکه آیا ممکن است آقای پزشکیان فیلم فارسیهای قبل انقلاب را دیده باشد گفت: بله امکان دارد!
با خواهش، التماس، من بمیرم تو بمیری، پرخاش، تهدید، هیاهو از ممیزی درمیروم
سهیلی درباره عجیبترین سانسوری که به فیلمهایش اعمال شده، گفت: آنقدر سانسور شدهام، یک بار 72 مورد، فیلم بعدی 80 مورد و... من با خواهش، التماس، من بمیرم تو بمیری، پرخاش، تهدید، هیاهو و همه ابزارها تلاش میکنم این اتفاقات نیفتد. گاهی هم تعامل میکنم.
مسبب مرگ زهره فکور صبور، از سعید سهیلی هم کلاهبرداری کرده است!
او درباره اسپانسری که چکهایش را آتش زده گفت: او همیشه با 7، 8، 10 نفر خانم میآمد و خودش را سرمایهگذار جا میزد. او چند چک به دفتر ما آورد که هیچ کدام پاس نشد! عکسهایش با بازیگران ما را گرفت و من هم همه چکهایش را آتش زدم. او حتی ارزش شکایت کردن هم نداشت، با یک نفر باید دادگاه بروی که اندازهات باشد، با یک کلاهبردار لجن چه حرفی دارم؟ این همان کسی است که باعث مرگ خانم بازیگر شد. به این دلیل به او لجن میگویم. اخبارش هم آمد و دستگیر شد.
بازیگران جرئت نمیکنند از من دستمزد نجومی بخواهند
این کارگردان در پاسخ به اینکه آیا شده بازیگری از او دستمزد نجومی بخواهد، گفت: جرئت نمیکنند. بازیگران ما پشت دوربین هم بازیگر هستند و میدانند از کارگردانی که کارش را بلد نیست، فیلمنامه خوبی ندارد باید پول خوب گرفت. اما همین بازیگر مقابل آقایان فرهادی یا کیمیایی که فیلمنامه و نقش خوبی باشد، صحبت پول نمیکند. آنها برای نقشهای مقوایی پول زیاد میخواهند تا پول آبرویشان را بگیرند یا اصلاً به توافق نرسند.
سهیلی همچنین به اینکه برای دلجویی از آقای دوربینی که دلش را شکانده بودند، میخواست به او نقشی بدهد اما خودش موافقت نکرده اشاره کرد.
دو بار دزد به خانهام زد و از صفر شروع کردم
این کارگردان با بیان اینکه دو بار به خانهاش دزد زده و تنها چیزی که نبرده جارو خاکانداز بوده گفت: بچهها قلک داشتند و دزد حتی پول خردهای آنها را هم برد. من دو بار از صفر شروع کردم.
وی درباره قاچاق «گشت ارشاد2» در عین فروش بالای آن سخن گفت و در بخش دیگری در واکنش به تصویر زندهیاد عزتالله انتظامی بیان کرد: یکی از صدابردارها تعریف میکرد او هر بار قبل از هر سکانس زیر لب میگفته خدایا به من رحم کن، خدایا کمکم کن. او با این همه تجربه هنوز برای هر سکانس این قدر استرس داشته و برایش مهم بوده است.

اخلاق فراستی نوبر است
سهیلی بهروز افخمی را فرد بامزهای دانست که خودش است و درباره فراستی هم نظر داد: این همه سواد و ارائه این همه دانش با لحن تند و گاهی بیادبانه نوبر است!
او ابوالفضل پورعرب را مردی به راستی شبیه باران دانست و گفت: ما مثل دو برادر دوقلو هستیم که به هم نچسبیدهایم.
از ایرج ملکی یاد میگیرم
این کارگردان همچنین آرزو کرد فقط 10 نفر شبیه شهید طالقانی در کشور داشتیم و درباره ایرج ملکی هم گفت: استاد من است از او یاد میگیرم. بالاخره آدم از همه یاد میگیرد، از برخی یاد میگیری چی بسازی و از برخی مثل او هم میآموزی چطوری فیلم نسازی! او در رشته خودش نامبر وان است، نمونه ندارد.
تنها آرتیست بعد از انقلاب آقای آریا است
سهیلی علی معلم را انسانی دارای قد و قواره درست، صدای خوب، پوشش مناسب و رفتار و اخلاق سنجیده دانست و درباره جمشید هاشمپور گفت: به نظر من تنها آرتیست بعد از انقلاب آقای آریا است.
وی با اشاره به اینکه یک بار مرحوم اخوان ثالث را دیده و از دیدن او در پوست خود نمیگنجیده گفت: شعر ما مدیون او است. او را پشت تئاتر شهر دیدم که کسی بازویش را گرفته بود و سوار ماشین شد و تمام مدتی که پشت چراغ قرمز بودند او را تماشا میکردم.
فیلمم 60 میلیارد فروخت 20 میلیاردش به من رسید
وی در پایان از اینکه تمام وقت آزادش را برای دو نوهاش میگذارد سخن گفت و درباره اینکه از فیلمی که 60 میلیارد فروش داشته چقدر به او که کارگردان و تهیهکننده بوده، رسیده گفت: از یک فیلم با این میزان فروش، خیلی برای تهیهکننده باقی بماند، تقریبا 20 میلیارد است. ساخت یک فیلم حداقل 25 تا 30 میلیارد هزینه میبرد. یعنی فیلمی که زیر 100 میلیارد بفروشد کاملا ضرر است. تنها فیلمهایی که باید 100 میلیارد فروش کنند سود دارند مگر اینکه خیلی ارزان ساخته شده باشند.
برنامه «برمودا» به تهیهکنندگی مهدی مینایی هر هفته شنبه، یکشنبه و دوشنبهها ساعت 20 روی آنتن شبکه نسیم میرود و روز بعد ساعت 2 بامداد، 8 صبح و 12 ظهر بازپخش میشود.
پایان پیام/