باشگاه خبرنگاران پویا؛ با سیاست تعرفهای ترامپ در مقابل همسایگان خود آنها به دنبال شرکای جدید میروند.
جهان دیپلماسی همواره به واسطه اتفاقاتی که رخ میدهد در حال تغییر است. این تغییرات در مقاطع تاریخی مختلف بسیار متفاوت است، اما همیشه شاهد یک الگوی نسبتاً منظم بودهایم. این الگو درست بعد از بازگشت دوباره دونالد ترامپ به کاخ سفید تغییر کرد؛ تغییری که ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی خود بارها از آن صحبت کرد. رئیسجمهور جدید بلافاصله بعد از مراسم تحلیف خود درصدد اجرای سیاستهای خود برای آمریکا در سطح خارجی و داخلی برآمد. اقداماتی که نظم همیشگی در صحنه سیاست جهان را تغییر داد و اکنون کشورها در حال تطابق با شرایط جدیدند.
ترامپ در صف متحدان و مخالفان ایالات متحده تغییراتی انجام داده است؛ تغییراتی که شاید برخی از آنها قابل پیشبینی بود، مانند احیای رابطه آمریکا و اسرائیل. رابطهای که در زمان ریاستجمهوری جو بایدن تا حدی دچار صدماتی شده بود. اما دوستی با روسیه و چرخش سیاسی در رابطه با جنگ در شرق اروپا به نفع روسیه، چیزی نبود که همگان بتوانند آن را تصور کنند. آقای رئیسجمهور همچنین یک سیاست گسترش سرزمینی را نیز در صدر اقدامات خود قرار داده است؛ سیاستی که ممکن است باعث ایجاد تنش جدی با همسایگان آمریکا شود.
اکنون سؤالی که مطرح میشود این است که چرا آمریکا سیاستهای گسترش سرزمین برای خود تعیین کرده است؟ و واکنش کشورهای همسایه به این سیاستها چگونه خواهد بود؟ در این نوشتار سعی خواهیم کرد تغییرات سیاست خارجی ایالات متحده و سیاست گسترش سرزمین را نسبت به کشورهای همسایه آمریکا بررسی و تشریح کنیم و همچنین آینده جهان ترامپی را نیز در قاره آمریکا تا حد ممکن به تصویر بکشیم.
بعد از ترامپ، زندگی در قاره آمریکا برای همسایگان چگونه خواهد بود؟
در دوران مبارزات انتخاباتی، ترامپ بارها به تشریح سیاستهای خود در مورد همسایگان پرداخت. تیم جمهوریخواه رئیسجمهور در این قاره یک سیاست امپریالیستی سلطهگرایانه را در پیش گرفته که شامل: الحاق گرینلند به خاک آمریکا، بازپسگیری کانال پاناما، تغییر نام خلیج مکزیک به خلیج آمریکا و اعمال تعرفه 25 درصدی بر واردات کالا از هر کشور همسایهای است که قصد دارد مانع اجرای سیاستهای ترامپ در این قاره شود، خواهد بود.
پاناما
ترامپ بارها اعلام کرده میخواهد کانال پاناما را پس بگیرد. او در این مورد گفت: «ما در حال غارت شدن هستیم و این غیرقابل قبول است. کشتیهای آمریکایی به صورت مداوم در حال پرداخت عوارض تردد از کانال هستند، درحالیکه کشتیهای چینی به صورت رایگان از کانال استفاده میکنند.» و همچنین در اظهار نظر دیگری گفت: «جیمی کارتر، رئیسجمهور وقت آمریکا یک اشتباه مرگبار مرتکب شد؛ او نباید کانال را به پاناماییها میداد.» این اظهارات واکنش رئیسجمهور پاناما، خوزه رائول مولینو را در پی داشت و او اعلام کرد این کانال برای کشور و مردم پاناماست.
اما واقعیت چیست و سرانجام کانال پاناما چه میشود؟ در قرن شانزدهم میلادی، مهاجران اروپایی به دنبال مسیری بودند تا اقیانوس آرام را به اقیانوس اطلس متصل کنند، اما این اتفاق رخ نداد تا قرن نوزدهم میلادی. در سال 1903، مهندسان آمریکایی راهی پیدا کردند تا از طریق یک باریکه در پاناما این دو اقیانوس را به هم متصل کنند. در آن زمان، پاناما بخشی از کشور کلمبیا بود و این کشور اجازه تأسیس چنین کانالی را به ایالات متحده نداد.
کشور آمریکا در آن زمان با حمایت از استقلال پاناما و پرداخت 10 میلیون دلار به این کشور تازهتأسیس، مجوز ساخت این کانال را گرفت. کانال در 1913 افتتاح شد و هزاران آمریکایی تحت قوانین کشور خودشان در محدوده کانال زندگی میکردند تا اینکه در سال 1945، تعارض بر سر کانال میان دو کشور شروع شد و تا سال 1977 ادامه یافت. در تاریخ 7 سپتامبر 1977، قراردادی میان جیمی کارتر، رئیسجمهور وقت و عمر توریخوس، فرمانده گارد ملی پاناما به امضا رسید که در آن قرارداد، کانال تا 31 دسامبر 1999 در اختیار آمریکا باشد و بعد از این تاریخ، مالکیت کلی آن به پاناما داده شود.
تقریباً از سال 2000 تاکنون، مالکیت کانال در اختیار پاناما است، اما ترامپ با نظر به اینکه پاناما بخشی از پروژه راه ابریشم چین است و تعداد زیادی از شرکتهای چینی در کانال فعالیت میکنند، قصد دارد کانال را پس بگیرد. به همین منظور، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا در اولین سفر خارجی خود به پاناما رفت تا رئیسجمهور این کشور را از همکاری با چین منصرف کند.
پس از صحبتهای انجام شده میان مارکو روبیو و خوزه رائول مولینو، رئیسجمهور پاناما، این کشور از قرارداد خود با چین در پروژه راه ابریشم خارج شد و متعهد شد که دیگر کشتیهای آمریکایی هزینهای بهعنوان عوارض تردد پرداخت نکنند. این اقدامات منجر شد ترامپ از ادعای خود بر کانال عقبنشینی کند تا زمانی که پاناما به تعهدات پایبند باشد. همچنین شرکت آمریکایی BlackRock که یک شرکت در زمینه سرمایهگذاری است، با فشار ترامپ تمام سهام شرکتهای چینی در کانال پاناما را به ارزش 22.8 میلیارد دلار خرید و دیگر هیچ شرکتی از کشور چین در محدوده کانال نمیتواند فعالیت کند. دونالد ترامپ شاید بهصورت رسمی کانال را از کشور پاناما پس نگرفته باشد، اما با سرمایهگذاری در کانال عملاً آن را در اختیار دارد و حالا تیم جمهوریخواه ترامپ است که تعیین میکند که چه کشوری در این آبها دریانوردی کند.
کانادا
کانادا دومین شریک تجاری آمریکا در قاره است و طولانیترین مرز مشترک را با این کشور دارد و یکی از شرکای اصلی این کشور به حساب میآید. حجم مبادلات این دو کشور در سال 2024، مبلغ 762 میلیارد دلار آمریکاست. سهم کالاهای کانادایی در بازار آمریکا 412 میلیارد دلار و سهم کالاهای آمریکایی در بازار کانادا 349 میلیارد دلار است. اما ترامپ پس از بازگشت به اتاق بیضی شکل، بهصورت مکرر از پیوستن این کشور به خاک آمریکا حرف میزند و استدلال میکند که این آمریکاست که مسئولیت حفاظت از کانادا را بر عهده دارد و این کشور باید به ایالت 51 آمریکا تبدیل شود.
پس از پیروزی ترامپ در انتخابات، رسانهها از اعمال یک تعرفه 25 درصدی بر کالاهای کانادایی خبر دادند؛ اعمال تعرفهای که در همان ایام جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا را به آمریکا و املاک شخصی ترامپ در فلوریدا کشاند. پس از مراسم تحلیف ترامپ، این اعمال تعرفه جدیتر شد تا اینکه ترامپ بهصورت قطعی 25 درصد تعرفه واردات بر کالا را اعمال کرد و کانادا به تلافی، تعرفههایی را بر کشور آمریکا اعمال کرد؛ ازجمله 25 درصد تعرفه اضافی بر فروش برق به آمریکا. این کار مستقیماً بر 1.5 میلیون خانواده آمریکایی تأثیر خواهد گذاشت و همچنین ممنوعیت فروش کالاهای آمریکایی در کانادا که مردم این کشور بهصورت خودجوش در حال انجام آن هستند.
جنگ اقتصادی ترامپ به باور اقتصاددانان باعث از بین رفتن یک میلیون شغل در کانادا خواهد شد و به زودی احتمالاً شاهد یک رکود اقتصادی بزرگ در این کشور خواهیم بود. ترامپ همچنین کشور کانادا را مسئول قاچاق مواد مخدر به آمریکا میداند و براساس آمار منتشر شده از طرف دولت آمریکا، از سال 2018 نزدیک به 250 هزار نفر در آمریکا به دلیل سوءمصرف مواد مخدر جان خود را از دست دادهاند و دلیل دیگر اعمال تعرفهها، جلوگیری نکردن مقامات کانادایی از قاچاق مواد مخدر به آمریکا است.
اما آینده آمریکا و کانادا چه میشود؟ آنچه که مشخص است، اعمال تعرفهها دو دلیل دارد: اولی الحاق این کشور به آمریکا و دومی قاچاق مواد مخدر. در مورد گزاره اول، این اتفاق در جهانی که دولت ملتها بهصورت مشخص مرزبندی شدهاند، تقریباً غیرممکن و محال است، اما در مورد گزاره دوم و قاچاق مواد مخدر به آمریکا، مسئولان کانادایی میتوانند با اعمال سختگیریهای بیشتر روی مرزها، از این اتفاق جلوگیری کنند. با جلوگیری از قاچاق مواد مخدر به آمریکا، این امکان وجود دارد که ترامپ تعرفهها را به حال تعلیق درآورد؛ کما اینکه یک ماه پیش این اتفاق رخ داد.
اما نکتهای که تیم ترامپ متوجه آن نیست، این موضوع است که اعمال تعرفه بر واردات کالا باعث ایجاد درآمدزایی بیشتر برای دولت میشود، اما این کار باعث افزایش تورم در این کشور شده و دیگر مردم در آمریکا توان خرید سابق را نخواهند داشت و اقتصاد آمریکا نیز ضربه خواهد دید. پس اعمال تعرفهها به نفع هیچکدام از کشورها نخواهد بود.
گرینلند
ترامپ جدای از کانال پاناما و کانادا، خواهان جزیره گرینلند نیز است. این جزیره یک سرزمین خودمختار در اقیانوس منجمد شمالی و بخشی از پادشاهی کشور دانمارک است. این جزیره 56 هزار نفر جمعیت دارد و کمتراکمترین ناحیه جمعیتی جهان است. این جزیره یک محل استراتژیک بسیار مهم از نظر کشورهای مدعی و همچنین کوتاهترین راه بهمنظور اتصال آمریکای شمالی و اروپا است. در سالهای اخیر، علاقه به منابع طبیعی گرینلند افزایش یافته و جستوجو برای معادن طبیعی اورانیوم و آهن در این جزیره شروع شده است.
ترامپ در اولین دوره ریاستجمهوری خود نیز خواهان این جزیره بود، اما آرزوی او محقق نشد؛ اما حالا از ابتدای دوره دوم خود میخواهد این جزیره را به بخشی از خاک آمریکا تبدیل کند. ترامپ پیشنهاد داده است این جزیره را بخرد، اما این پیشنهاد همراه با تهدید بوده است.
او درمورد این جزیره گفت: «هنوز کسی نمیداند که دانمارک حقی درمورد این جزیره ندارد و نمیتواند مانع آمریکا شود. ما برای اهداف امنیت ملی خود خواهان این جزیره هستیم.» رئیسجمهور آمریکا تهدید کرده است که اگر دانمارک بخواهد به این جزیره استقلال دهد و یا از پیوستن این جزیره به آمریکا جلوگیری کند، تعرفههای مالیاتی سنگینی را علیه این کشور اعمال میکند.
همچنین ترامپ اعلام کرده است که برای تصاحب این جزیره میتواند از گزینه نظامی نیز استفاده کند. رسانه آمریکایی اکسیوس گزارش داده است که مقامات کشور دانمارک با تیم ترامپ درمورد افزایش حضور نظامی این کشور در گرینلند در حال مذاکرهاند تا ترامپ را از تصرف این جزیره منصرف کنند. همچنین موت اگید، نخستوزیر گرینلند در اظهارنظری گفت: «ما نمیخواهیم دانمارکی یا آمریکایی باشیم، ما میخواهیم گرینلندی باشیم. ما آماده گفتوگو و مذاکره با آمریکا هستیم، اما یکی از کشورهای آمریکا یا دانمارک نخواهیم شد.»
آیا سرانجام جزیره به آمریکا خواهد رسید؟ ادعای ترامپ برای این جزیره نسبت به ادعایی که به کشور کانادا دارد، بسیار متفاوت است.
این جزیره یک منطقه خودمختار است و برای پیوستن به آمریکا یا هر کشوری میتواند رفراندوم برگزار کند، اما مقامات این منطقه اعلام کردند که میخواهند گرینلندی بمانند. آمریکا در جزیره گرینلند پایگاه نظامی دارد و مقامات عالیرتبه این جزیره میدانند که حضور آمریکا در این جزیره قطعی است و کشور دانمارک نیز میداند که کاری نمیتواند در مقابل آمریکا از پیش ببرد. دولت آمریکا شاید نتواند این جزیره را همانند آلاسکا از روسیه تزاری بخرد و آن را ضمیمه خاک خود کند، اما حضور خود در این جزیره را بهواسطه سیاستهای سفتوسخت ترامپ در مقابل همسایگان قطعی میداند.
مکزیک
مکزیک بزرگترین شریک تجاری ایالاتمتحده در قاره است و 3145 کیلومتر مرز مشترک با این کشور دارد. حجم مبادلات مالی دو کشور در سال 2024 بالغ بر 839 میلیارد دلار برآورد شده است. سهم کالاهای آمریکایی در بازارهای مکزیک 334 میلیارد دلار و سهم کالاهای مکزیکی در بازارهای ایالاتمتحده 505 میلیارد دلار است.
دونالد ترامپ در دومین دوره ریاستجمهوری خود با مکزیک سه مشکل اساسی دارد که شامل: اولین مسئله تغییر نام خلیج مکزیک به خلیج آمریکاست. دومین مسئله، هجوم مهاجران غیرقانونی از طریق مکزیک به آمریکا و سومین مسئله، قاچاق مواد مخدر از طریق مکزیک به آمریکاست.
ترامپ در روز تحلیف خود در کاخ کنگره، در فرمانی به شماره 14172 دستور داد تا نام خلیج مکزیک در تمام اسناد قانونی ایالاتمتحده به خلیج آمریکا تغییر پیدا کند و روز 9 فوریه را در تاریخ این کشور به نام خلیج آمریکا نامگذاری کرد. این اقدام آمریکا توسط مقامات عالیرتبه کشور مکزیک محکوم شد، اما سرویسهای اینترنتی نام این خلیج را به خلیج آمریکا تغییر دادند.
تغییر نام خلیج مکزیک کمترین مشکلی است که ایالاتمتحده با مکزیک دارد. براساس آمارهای سازمان مهاجران آمریکا، 11.3 میلیون نفر مکزیکی در آمریکا زندگی میکنند که 5.1 میلیون نفر از آنها غیرقانونیاند. ترامپ در فرمانی در روز 20 ژانویه اعلام کرد که باید تمام مهاجران غیرقانونی از این کشور اخراج شوند و همچنین ارتش مکزیک میبایست در مرز با آمریکا مستقر شود تا دیگر هیچ مهاجر غیرقانونی از طریق این کشور وارد خاک ایالاتمتحده نشود.
دونالد ترامپ همچنین مدعی شد که کشور مکزیک با همدستی کارتلهای مواد مخدر به این کشور مواد مخدر قاچاق میکند و در قتل شهروندان آمریکایی نقش دارد. دولت آمریکا به دولت کشور همسایه وقت داد تا مشکلات مربوط به مهاجران و مواد مخدر را مرتفع کند؛ در غیر این صورت، آمریکا تعرفه 25 درصدی بر واردات کشور مکزیک وضع میکند. خانم کلودیا شینبام، رئیسجمهور مکزیک، ضمن رد هرگونه همکاری این دولت با کارتلهای مواد مخدر، متعهد شد که 10 هزار نفر از اعضای گارد ملی را در مرز با آمریکا مستقر کند تا از ورود مهاجران غیرقانونی و قاچاق مواد مخدر به این کشور جلوگیری کند، اما در مقابل نیز آمریکا تعرفهها را تا اجرای تعهدات مکزیک متوقف کند.
اما آینده دو کشور به چه سمت و سویی میرود؟ تیم ترامپ اعلام کرده که برای روز 2آوریل تعرفه 25 درصدی بر مکزیک اعمال خواهد شد، اما مکزیک در مقابل چه کار میتواند انجام دهد؟ دولت مکزیک اعلام کرده که آنها نیز تعرفههای مشابهی بر آمریکا اعمال میکنند، اما تعرفههای مکزیک کارساز است یا آمریکا؟ کشور آمریکا 80 درصد از تولیدات کشور مکزیک را سالانه خریداری میکند؛ این مقدار تقریباً 20 درصد از GDP کشور مکزیک است. تعرفههای آمریکایی قطعاً بودجه و اقتصاد این کشور را با مشکلاتی مواجه میکند، اما باید یادآور شد که مشکلی اساسی نیز برای مصرفکنندگان آمریکایی به وجود خواهد آمد. اما ترامپ اعلام کرده که: «ما میخواهیم از تولیدات آمریکایی استفاده کنیم و مشکلی برای مصرفکنندگان پیش نخواهد آمد.»
در مبارزه اقتصادی میان آمریکا و مکزیک، کشور مکزیک آسیبی بیشتری خواهد دید، اما اگر مقامات این کشور مسئله مهاجران و مواد مخدر را بتوانند کنترل کنند، شاید دونالد ترامپ همانند ماه گذشته دوباره تعرفهها را به حال تعلیق درآورد. اما با وجود رفتارهای سینوسی ترامپ، این احتمال وجود دارد که حتی در صورت انجام تمام کارهای مورد نظر کشور آمریکا، دولت این کشور به بهانههای مختلفی کشور همسایه را تحت فشار قرار دهد. امپریالیسم سلطهگرایانه فقط منوط به اشغال سرزمین نیست، بلکه میتواند به شکلهای دیگر نیز تجلی پیدا کند.
آمریکای لاتین
بعد از اتمام جنگ سرد و پیروزی آمریکا بر شوروی، این بخش از قاره آمریکا تقریباً برای دیپلماتهای آمریکایی به فراموشی سپرده شد. اما با توجه به حضور مارکو روبیو، لاتینتبار در کاخ سفید وزیر امور خارجه این کشور قصد دارد رابطه کشورهای این بخش از قاره آمریکا با واشنگتن دوباره بازسازی کند. البته این ارتباط در مرحله اول به جنگ اقتصادی با کلمبیا شروع شد.
آمریکا همان مشکلی را که با مکزیک دارد، با کلمبیا نیز دارد؛ یعنی مسئله مهاجران و قاچاق مواد مخدر. زمانی که آمریکا قصد داشت بزرگترین اخراج مهاجران را رقم بزند و بخشی از مهاجران غیرقانونی کلمبیایی را به کشور خود بازگرداند، گوستاوو پترو، رئیسجمهور کلمبیا با عدم موافقت خود در ورود و پذیرش هواپیماهای حامل مهاجران به کشورش مانع اجرای بزرگترین عملیات اخراج مهاجران توسط دولت آمریکا شد.
دولت آمریکا نیز به تلافی این اقدام، مجموعهای از سیاستهای تنبیهی را بر کلمبیا اعمال کرد که شامل: اعمال تعرفه 25 درصدی بر کالاهای کلمبیایی، افزایش این تعرفه تا 50 درصد و لغو ویزای آمریکا برای تمام دیپلماتهای کلمبیایی و خانوادههای آنها بود. پس از اعلام این سیاستهای تنبیهی، دولت کلمبیا در مقابل خواسته آمریکا تسلیم شد و مهاجران غیرقانونی را با هواپیمای ریاستجمهوری کلمبیا به این کشور بازگرداند و همچنین این کشور در زمینه قاچاق مواد مخدر به آمریکا قولهایی داد.
این اولین تقابل سیاست خارجی دولت جدید آمریکا با یک کشور از آمریکای لاتین بود، اما دولت آمریکا با کشور آرژانتین رابطه خوبی دارد، مخصوصاً از زمانی که رئیسجمهور راستگرای این کشور، خاوریر میلنی از دونالد ترامپ حمایت کرده است. با وجود مارکو روبیو در پست وزارت خارجه دولت آمریکا باید شاهد ارتباط هرچه بیشتر کشورهای آمریکای لاتین با واشنگتن باشیم؛ حالا چه در قالب تحت فشار قرار دادن کشورها یا خواست قلبی آنها.
آینده در قاره آمریکا چگونه خواهد بود؟
از زمان بهدستگیری سکان ایالاتمتحده توسط ترامپ، بیش از 50 روز میگذرد. در این مدت، ترامپ با اعمال فشار اقتصادی بر همسایگان خود توانسته است تا حدودی به موفقیت برسد. او چین را در کانال پاناما مهار کرده و توانسته است مکزیک و کلمبیا را وادار کند تا مطابق خواستههای او در زمینه مهاجران و قاچاق مواد مخدر عمل کنند. همچنین، تقریباً حضور خود را در گرینلند قطعی میداند.
شاید تنها جایی که ترامپ با مشکل مواجه شود کانادا باشد. البته بعد از اعلام این خبر که تعرفههای 25 درصدی از تاریخ 2آوریل برای کانادا اجرا خواهند شد جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا، خواهان صحبت با ترامپ بود اما این درخواست از طرف ترامپ رد شده و رئیسجمهور آمریکا در پرونده کانادا نیز خود را پیروز میداند. کشورهای موجود در قاره آمریکا فشارهای ترامپ را تا حدی میتوانند تحمل کنند و بعد از مدتی به دنبال بازارهای جایگزین برای محصولات خود خواهند بود تا از فشارها بکاهند. باید دید در آن موقع رفتار آمریکا با همسایگان به همین شیوه خواهد بود یا دولت ترامپ تغییر رفتار خواهد داد. باید منتظر ماند و دید.
پایان پیام/