باشگاه خبرنگاران پویا: برخی به اصطلاح کارشناسان اقتصادی بیشتر شبیه فعالهای مجازی پکیج فروش هستند، در پایان دور اول مذاکرات ایران و آمریکا، در فضای مجازی به گونهای القا میکنند که کاهش نرخ دلار در ایران صرفاً متأثر از عامل سیاست خارجی است و راهحل مشکلات اقتصادی ایران، صرفا وابسته به مذاکرات ایران و آمریکا است.
برخی کاربران فضای مجازی که خود را کارشناس اقتصادی معرفی می کنند، ادعا می کنند که ایران هر زمان که به پای میز مذاکره رفته است نرخ دلار کاهش یافته است، برای استدلال خود هم به چند بازه زمانی خاص از جمله کاهش قیمت دلار در سال 1399 با آمدن «جو بایدن»، کاهش قیمت دلار در سال 1401 به واسطه توافق با عربستان و آخرین مورد کاهش نرخ دلار با مذاکرات چندروز گذشته ایران و آمریکا است.
این کابران صرفاً به بازه زمانی اشاره میکنند که نرخ ارز کاهش یافته است، نکته ای که باید مورد توجه قرار بگیرد آن است که صرفاً همبستگی زمانی لزوماً به معنای رابطه علّی نیست. برای مثال، در سال 99 همزمان با روی کار آمدن جو بایدن، بانک مرکزی ایران سیاستهای انقباضی جدیدی را اجرا کرد که در کاهش نرخ ارز مؤثر بود، علاوه بر این در این تحلیل، تنها سه مقطع کاهش قیمت دلار انتخاب شده و سایر دورههای نوسان نادیده گرفته شدهاند.
برای مثال، در تابستان 1402 با وجود تداوم تحریمها و عدم پیشرفت در مذاکرات، نرخ دلار کاهش یافت که عمدتاً به دلیل افزایش عرضه ارز توسط بانک مرکزی و کاهش تقاضای سفتهبازان و به طور کلی سیاست مناسب بانک مرکزی بود.
نادیده گرفتن متغیرهای اقتصادی
در تحلیل ارائه شده، متغیرهای کلیدی اقتصادی مانند سیاستهای پولی، نرخ بهره، تغییرات تورمی و مدیریت بازار ارز نادیده گرفته شدهاند، در حالی که این عوامل تأثیر مستقیمی بر نرخ ارز دارند.
1)سیاستهای پولی و مالی
سیاستهای انقباضی پولی، کنترل رشد نقدینگی و افزایش نرخ بهره میتواند به طور مستقیم بر کاهش تقاضای ارز و ثبات نرخ ارز تأثیر بگذارد. برای مثال، در سال 1401 همزمان با توافق سیاسی با عربستان، بانک مرکزی نرخ سود بینبانکی را به بیش از 22 درصد افزایش داد که در جذب نقدینگی و کاهش تقاضای ارز مؤثر بود.
2)مدیریت عرضه و تقاضای ارز
بانک مرکزی با ابزارهای مختلف مانند تعیین سقف خرید ارز، فروش ارز در سامانه نیما و تسهیل بازگشت ارز صادراتی میتواند بازار ارز را مدیریت کند. نمونه این اتفاق در سال 1402 و ابتدای سال 1403 افتاد که بانک مرکزی با مدیریت موثر در بازار ارز تا حدودی در نیمه اول سال توانست بازار ارز را مدیریت کند.
آیا تنها مذاکرات بر کاهش نرخ دلار اثر گذار است؟
این که در فضای مجازی برخی از کاربران به طوری القا میکنند که صرفاً مذاکرات منجر به کاهش نرخ ارز می شود،دیدگاه دقیقی نمی باشد چرا که عوامل مختلفی منجر به کاهش نرخ ارز می شود که در ادامه مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
1)اصلاحات ساختاری
اصلاح ساختار بودجه، کاهش هزینههای غیرضروری دولت و افزایش درآمدهای مالیاتی میتواند کسری بودجه را که یکی از عوامل اصلی رشد نقدینگی و تورم است، کاهش دهد. مطالعات نشان میدهد کشورهایی به مانند روسیه که این اصلاحات را انجام دادهاند، حتی در شرایط تحریم، توانستهاند ثبات ارزی بیشتری داشته باشند.
2)کنترل نقدینگی و تورم
بانک مرکزی با ابزارهایی مانند عملیات بازار باز، افزایش نسبت ذخیره قانونی بانکها و کنترل رشد ترازنامه بانکها میتواند رشد نقدینگی را کنترل کند. تجربه سالهای اخیر نشان داده که در دورههای کنترل رشد نقدینگی، ثبات بیشتری در بازار ارز وجود داشته است.
3) تقویت تولید و صادرات غیرنفتی
افزایش صادرات غیرنفتی به 50 میلیارد دلار در سالهای اخیر، نشان میدهد که با سیاستهای صحیح اقتصادی میتوان منابع ارزی کشور را تقویت کرد. توسعه صنایع با ارزش افزوده بالا و صادرات محور، فشار تحریمها بر بازار ارز را کاهش میدهد.
راه حل مشکلات اقتصادی صرفاً خارجی نیست
بر خلاف ادعای مطرح شده در مورد بحث، راهحل مشکلات اقتصادی ایران صرفاً سیاسی نیست، بلکه نیازمند ترکیبی از اصلاحات اقتصادی داخلی و تنشزدایی در روابط خارجی است. اگرچه نمیتوان تأثیر عوامل خارجی را نادیده گرفت، اما شواهد نشان میدهد که اصلاحات اقتصادی داخلی میتواند اثرات منفی تحریمها را کاهش دهد و حتی در شرایط تداوم فشارهای خارجی، به ثبات نسبی اقتصادی کمک کند.
هر تحلیل یکسویه که تنها بر عوامل خارجی یا داخلی تأکید کند، نمیتواند تصویر کاملی از واقعیتهای اقتصادی ایران ارائه دهد. راهکار اساسی، پذیرش پیچیدگیهای اقتصاد ایران و اتخاذ رویکردی جامع و چندبعدی است.
در نتیجه به نظر می رسد،برخی از فعلان فضای مجازی که خود را کارشناسان اقتصادی مینامند دیدگاه دقیقی نسبت به مسائل اقتصادی ندارند،این گزاره صحیح است که اخبار مثبت مذاکرات منجر به کاهش نرخ ارز می شود،اما نباید صرفا به عنوان تنها راه حل مدیریت ارز در نظر گرفته شود،چرا که این تاثیرات عمدتا کوتاه مدت هستند و برای حفظ ارزش پول ملی باید به دنبال راه حل های دیگری که عمدتا هم داخلی است رفت.
پایان پیام/