باشگاه خبرنگاران پویا؛ دکتر برزین جعفرتاش پژوهشگر سیاستگذاری صنعتی در یادداشتی به این موضوع پرداخته است که چگونه میتوان تولید را در کشور جهش داد. به اعتقاد وی مسیر جهش تولید در کشور وابسته به طبقه سرمایهدار صنعتی است که با ترکیب موثر سرمایه، نیروی انسانی و فناوری منجر به جهش تولید خواهد شد.
دکتر برزین جعفرتاش دکتری مدیریت دولتی از دانشگاه تهران و پژوهشگر سیاستگذاری صنعتی: یکی از حلقههای مفقوده در اقتصادهای در حال توسعه به طور کلی و اقتصاد ایران به طور خاص، فقدان یک طبقه سرمایهدار صنعتی قوی و کارآمد است. طبقه سرمایهدار صنعتی است که توانایی بکارگیری مولد سرمایه، نیروی انسانی و فناوری را برای تولید رقابتپذیر دارد.
در فقدان این طبقه، بخش دولتی، سرمایهداری تجاری یا مالی و تولیدکنندگان خرد توانایی سرمایهگذاریهای صنعتی بلندمدت با هدف رقابت با شرکتهای خارجی را ندارند. در چنین اقتصادهایی که شامل اقتصاد ایران نیز میشود، عمده رشد ناشی از افزایش درآمدهای نفتی سرمایهگذاری دولتی است. گذشته از عدم پایداری این الگوی رشد که با کوچکترین نوسانات مانند کاهش قیمت نفت متوقف میشود، در حال حاضر با توجه به تحریمها و کمبود منابع، امکان ایجاد رشد از طریق سرمایهگذاری دولتی وجود ندارد.
در چنین شرایطی برای تحقق «سرمایهگذاری در تولید» تقویت سرمایهداری صنعتی (شامل تولیدکنندگان و کارخانهداران بزرگ خصوصی) یک شرط لازم است. این صنعتگران بزرگ هستند که توانایی سرمایهگذاری به منظور ترکیب موثر سرمایه، نیروی انسانی و فناوری را دارند.
از ژاپن تا روسیه، مشترک در حمایت از طبقه سرمایه دار صنعتی
تقریباً تمام کشورهای موفق دنیا ، فرآیند صنعتی شدن را با تکیه بر این طبقه طی کردند. سونی و میتسوبیشی و تویوتا در ژاپن (کیرتسوها)، سامسونگ، هیوندایی و ال جی در کره جنوبی (چِبوْلها)، گازپروم، رزنفت، و لوکوئیل در روسیه، خانواده کوچ، سابانجی و گروه دوغوش در ترکیه، فورد، راکفلر، دوپانت در آمریکا و … نمونههایی از سرمایهداران صنعتی و مولد هستند که وظیفه اصلی «سرمایهگذاری در تولید» را بر عهده داشته و دارند. جالب اینکه موفقیت پوتین در برابر تحریمهای آمریکا تا حد زیادی مدیون هدایت این طبقه توسط خود او بود.
تجربه موفقی که به انحراف رفت
در ایران طبقه سرمایهدار صنعتی یکبار در دهه چهل شکل گرفت که با انحرافات اقتصادی دهه پنجاه و همچنین مصادرههای پس از انقلاب نتوانست به مرحله شکوفایی برسد.
بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب، باز هم شاهد شکلگیری شرکتهای خصوصی بزرگ مقیاس هستیم که هرچند هنوز در ابتدای راه هستند ولی با حمایت دولت میتوانند به یک طبقه کارآفرین صنعتی بزرگ و رقابتپذیر در سطح بینالمللی تبدیل شوند. بدون به رسمیت شناختن این طبقه و تعامل موثر با آنها بعید است که شعار «سرمایهگذاری در تولید» دستاوردهای ملموسی داشته باشد.
شبه دولتی ها به جای سرمایه داران بخش خصوصی
واقعیت این است که اقتصاد ایران همچنان از وجود یک بخش خصوصی صنعتگر توانمند در حوزههای تولیدی و مولد محروم است. مهمترین گروههای سرمایهدار در کشور، به ترتیب، شامل شرکتهای دولتی، شرکتهای عمومی غیردولتی، شرکتهای شبهدولتی وابسته به نهادها، و در نهایت سرمایهداران بخش خصوصی (شامل بازرگانان، صاحبان بنگاههای کوچک و متوسط، و صنعتگران بزرگ) میشوند.
تقسیم کار ملی از رقابت مخرب جلوگیری می کند
تجربه تاریخی کشورهای پیشرفته نشان میدهد که صنعتگران بزرگ بار اصلی توسعه صنعتی را بر دوش میکشند، هرچند در فرآیند صنعتیشدن میتوان از ظرفیت سایر بخشها (دولتی، شبهدولتی، و تجاری) بهعنوان فعالیتهای مکمل استفاده کرد.
به نظر میرسد تعریفِ کارویژهای مشخص برای بخشهای دولتی، عمومی غیردولتی، و نهادها اهمیت اساسی دارد. بر اساس یک طرح کلی، شاید حرکت به سمت یک «تقسیمکار ملی» شامل موارد زیر باشد:
بخش دولتی: شبکه مالی و استخراج نفت و گاز
عمومی غیردولتی و شبهدولتیها: صنایع بالادست
بخش خصوصی: صنایع میانی، پاییندست، و مصرفی
این تقسیمکار ملی نهتنها مانع از رقابتهای مخرب بین بخشهای دولتی، شبهدولتی، و خصوصی میشود، بلکه با مشخصکردنِ حوزه فعالیت هر بخش، زمینه همکاری و هماهنگی میان آنها را نیز فراهم میکند.
در چنین شرایطی، بخش خصوصی میتواند در صنایع تولیدی و تبدیلی بدون نگرانی از ورود رقبای دولتی و شبهدولتی، سرمایهگذاری و رشد کند. این رویکرد، بستری برای ظهور و توسعه یک طبقه سرمایهدار صنعتی متمرکز بر صنایع مصرفی و تبدیلی ایجاد خواهد کرد.
`پایان پیام/