در حالیکه اسرائیل و آمریکا تلاش کردند با قدرت سخت، توازن راهبردی منطقه را تغییر دهند، ایران با تکیه بر بازدارندگی فعال، پاسخ هدفمند و انسجام داخلی، توانست در نبردی نابرابر، پیروز عرصه ژئوپلیتیک شود؛ جمهوری اسلامی ایران از دل این تهدید، موقعیتی برای تثبیت جایگاه ژئوپلیتیک خود و تأکید بر قدرت ملی استخراج کرد؛ موقعیتی که هنوز غرب نتوانسته آن را درک یا مهار کند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا؛ در تاریخ 23 خرداد 1404 (13 ژوئن 2025) رژیم صهیونیستی با آغاز عملیاتی به نام «شیر خیزان» حملات هوایی گستردهای علیه مراکز نظامی، هستهای و موشکی ایران انجام داد.
این اقدام که با پشتیبانی اطلاعاتی و لجستیکی ایالات متحده آمریکا همراه بود، در ظاهر تلاشی برای وارد آوردن ضربه پیشگیرانه به توانمندیهای راهبردی ایران بود، اما بهسرعت ناکارآمدی این رویکرد و محاسبه نادرست مهاجمان روشن شد. اسرائیل مدعی انهدام بیش از 900 هدف و ترور 30 فرمانده امنیتی و 11 دانشمند هستهای شد. با این حال، ارزیابی نهادهای مستقلی مانند ISW و تصاویر ماهوارهای تأکید کردند که تأسیسات اصلی مانند نطنز، فردو و پارچین دچار آسیب جدی نشدهاند و در بیشتر موارد، زیرساختهای حیاتی ایران همچنان قابل استفاده باقی ماندهاند حتی تحلیلگران غربی اذعان کردند که اسرائیل در شناسایی و هدفگیری دقیق این مراکز ناکام مانده و بیشتر آسیبها سطحی بوده است.
در پی ناکامی اسرائیل، ایالات متحده آمریکا نیز در قالب عملیات «چکش نیمهشب» وارد میدان شد.
بمبافکنهای B-2 و بمبهای سنگرشکن GBU-57، اهدافی همچون فردو و نطنز را مورد حمله قرار دادند. دولت ترامپ بلافاصله مدعی شد که زیرساخت هستهای ایران «بهطور کامل منهدم شده» است، اما گزارشهای رسانههایی چون نیویورکتایمز و گاردین، همراه با تصاویر ماهوارهای، خلاف این ادعا را نشان دادند.
بر اساس این تحلیلها، ساختار کلی سایتها پابرجا مانده و بازسازی آنها ظرف یک تا دو سال ممکن خواهد بود. این ورود نظامی، آمریکا را بهجای بازیگر تعیینکننده، به طرف بازنده دیگری در جنگ تبدیل کرد؛ بهویژه آنکه در داخل ایالات متحده، مخالفتهای گستردهای با این درگیری شکل گرفت.
طبق نظرسنجی مؤسسه رویترز/ایپسوس، تنها 32 درصد مردم آمریکا از ادامه حملات حمایت کردند، در حالیکه 79 درصد نسبت به گسترش جنگ به درگیری تمامعیار ابراز نگرانی کردند. میزان محبوبیت رئیسجمهور ترامپ نیز به 41 درصد سقوط کرد؛ پایینترین میزان در طول دور دوم ریاستجمهوریاش.
در پاسخ به این تجاوز، ایران با شلیک بیش از صدها موشک و پهپاد انتحاری به پایگاههای حساس نظامی اسرائیل از جمله تلنوف و همچنین به پایگاه آمریکایی «العدید» در قطر، واکنش قاطعی نشان داد.
اگرچه برخی از حملات رهگیری شد، اما تحلیلها از وارد شدن خسارات مؤثر به بخشهایی از این پایگاهها، از جمله انهدام چند آشیانه جنگنده، حکایت دارد. فرماندهان نظامی ایران اعلام کردند که دوران «بزندررو» به پایان رسیده و هرگونه تجاوزی پاسخ فوری و سخت خواهد داشت. رهبر انقلاب اسلامی نیز این پاسخ را نماد «اقتدار راهبردی جمهوری اسلامی» توصیف کرد.
تلفات انسانی، هرچند دردناک، اما نسبت به ابعاد درگیری بسیار پایینتر از حد انتظار بود.
627 نفر در ایران، اغلب غیرنظامی، به شهادت رسیدند؛ آمریکا نیز بهدلیل آسیبدیدگی تجهیزات در القاعدید و افول حمایت عمومی، متحمل هزینههای معنوی شد. در کنار جنگ نظامی، نبرد روایتها نیز به صحنهای تعیینکننده تبدیل شد.
رسانههای مستقل بینالمللی، از جمله Le Monde فرانسه، اقدامات آمریکا و اسرائیل را تجاوزکارانه توصیف کرده و واکنش ایران را در چارچوب «دفاع مشروع» تحلیل کردند. همزمان، در شبکههای اجتماعی جهانی، میلیونها کاربر با هشتگهایی چون #IranResists و #IsraelWarCrimes به حمایت از موضع ایران پرداختند.
بازارهای مالی نیز از این تحولات بینصیب نماندند. برخلاف انتظار، دلار آمریکا جایگاه سنتی خود بهعنوان پناهگاه امن سرمایهگذاری را از دست داد و شاخص آن کاهش یافت. نرخ بازده اوراق خزانهداری آمریکا بهشدت افزایش یافت. قیمت نفت در روزهای نخست جهش یافت، اما با تثبیت دفاعی ایران به تعادل بازگشت. تحلیلگران معتقدند این نوسانات نشاندهنده بیاعتمادی روزافزون به سیاستگذاری راهبردی و اقتصادی آمریکا در صحنه جهانی است.
در سطح منطقهای، دولتهای عربی مانند عربستان و امارات با وجود مواضع رسمی بیطرفانه، در عمل پشتیبان اسرائیل بودند، اما موج خشم مردمی در کشورهای اسلامی، آنان را به سکوت واداشت. اروپا تلاشهایی برای میانجیگری آغاز کرد اما تأثیر چندانی نداشت.
چین و روسیه سیاست بیطرفی فعال را پیش گرفتند. ایران در واکنش به این وضعیت اعلام کرد تنها در صورت توقف کامل تجاوز اسرائیل و خروج آمریکا از معادله نظامی منطقه، گفتوگوهای غیرمستقیم از سر گرفته خواهد شد.
جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل، نهتنها چهرهای جدید از تقابل نظامی در خاورمیانه را به نمایش گذاشت، بلکه ثابت کرد قدرت نظامی غرب بدون مشروعیت سیاسی، بیثمر است.
در حالیکه اسرائیل و آمریکا تلاش کردند با قدرت سخت، توازن راهبردی منطقه را تغییر دهند، ایران با تکیه بر بازدارندگی فعال، پاسخ هدفمند و انسجام داخلی، توانست در نبردی نابرابر، پیروز عرصه ژئوپلیتیک شود.
این درگیری بیش از آنکه به سود مهاجمان باشد، به فرصتی برای نمایش قدرت مقاومت و افول هیمنه غرب در منطقه بدل شد. جمهوری اسلامی ایران از دل این تهدید، موقعیتی برای تثبیت جایگاه ژئوپلیتیک خود و تأکید بر قدرت ملی استخراج کرد؛ موقعیتی که هنوز غرب نتوانسته آن را درک یا مهار کند.
انتهای پیام/